پارت
پارت 9
وگی:راه بعدی هم اینه که منتظر باشیم تا کامل بمیره و بعد خاکش کنیم
چارلی: دهنت رو ببند وگی الان وقت شوخی و مسخره بازی نیست جون پدرم در خطره به هد کافی هم نگارن هم عصبانی هستم
انجل : به نظرم شاید با اون دختره بهشتی مثل چارلی اسمش چی بود ......... اها امیلی بریم کمک بگیریم بیشتر به نتیجه میرسیم
هاسک : شاید اگه اون به ما کمک کنه خودش تو دردسر بیوفته
نیفتی : شایدم بهش دستور بدن دختر بدی بشه و یواشکی به خاطر نابود شدن جهنم اونو بکشه
چارلی : فکر نکنم به خواد پدرم رو بکشه ولی بهتره سریع بریم پیش بهشتی ها
وگی : که چی بشه پرتمون کنن بیرون مثل کاری که الستر کرد
چارلی : چاره ای نداریم جون پدرم در خطره باید هر راهی که هست رو امتحان کنیم الان هر لحظه ایکه مادریم تصمیم میگیریم چی کار کنیم پدرم یک قدم به مرگ نزدیک میشه پس باید سریع ترین راه رو امتحان کنیم
میریم دم در بهشت و ازشون خواهش میکنیم راهمون بدن هر جوری که شده میریم داخل و مستقیم میریم پیش سرا تا ببنیم چی کار میشه کرد همه موافقید
نیفتی، هاسک و وگی : آره
آنجل: بهتر نیست وسیله ی دفاعی برداریم اگه خواستن بهمون حمله کنن چی
وگی : آنجل راست میگه الان به نظرم بهترین کلر اینه که به چری هم بگیم همراهمون بیاد که اگه بهمون حمله کردن من چری و هاسک ازتون دفاع کنیم
هاسک : آخه چرا من
وگی :الان همه باید بهم کمک کنیم چون نمیدونیم الستر نقشه ی بعدیش چیه شاید به خواد پادشاه جهنم بشه که اگه بشه همه بدبخت میشیم و فقط پادشاه میتونه مارو نجات بده
هاسک : آه باشه
آنجل: خب الان چی کار کنم
چارلی : الان زنگ بزن به چری زود باش وقت نداریم
آنجل: باشه
آنجل سریع به چری زنگ میزنه و چری هم زود گوشی رو برمیداره
چری : بله چه مرگته
آنجل: بهت نیاز داریم
چری : چی کارم داری
انجل: وقت الان کمه باید باهامون تا جایی بیای تو راه همه چیو برات تعريف میکنم فقط زود بیا
چری : باشه بابا اومدم
چری بعد از سه دقیقه میاد و............
وگی:راه بعدی هم اینه که منتظر باشیم تا کامل بمیره و بعد خاکش کنیم
چارلی: دهنت رو ببند وگی الان وقت شوخی و مسخره بازی نیست جون پدرم در خطره به هد کافی هم نگارن هم عصبانی هستم
انجل : به نظرم شاید با اون دختره بهشتی مثل چارلی اسمش چی بود ......... اها امیلی بریم کمک بگیریم بیشتر به نتیجه میرسیم
هاسک : شاید اگه اون به ما کمک کنه خودش تو دردسر بیوفته
نیفتی : شایدم بهش دستور بدن دختر بدی بشه و یواشکی به خاطر نابود شدن جهنم اونو بکشه
چارلی : فکر نکنم به خواد پدرم رو بکشه ولی بهتره سریع بریم پیش بهشتی ها
وگی : که چی بشه پرتمون کنن بیرون مثل کاری که الستر کرد
چارلی : چاره ای نداریم جون پدرم در خطره باید هر راهی که هست رو امتحان کنیم الان هر لحظه ایکه مادریم تصمیم میگیریم چی کار کنیم پدرم یک قدم به مرگ نزدیک میشه پس باید سریع ترین راه رو امتحان کنیم
میریم دم در بهشت و ازشون خواهش میکنیم راهمون بدن هر جوری که شده میریم داخل و مستقیم میریم پیش سرا تا ببنیم چی کار میشه کرد همه موافقید
نیفتی، هاسک و وگی : آره
آنجل: بهتر نیست وسیله ی دفاعی برداریم اگه خواستن بهمون حمله کنن چی
وگی : آنجل راست میگه الان به نظرم بهترین کلر اینه که به چری هم بگیم همراهمون بیاد که اگه بهمون حمله کردن من چری و هاسک ازتون دفاع کنیم
هاسک : آخه چرا من
وگی :الان همه باید بهم کمک کنیم چون نمیدونیم الستر نقشه ی بعدیش چیه شاید به خواد پادشاه جهنم بشه که اگه بشه همه بدبخت میشیم و فقط پادشاه میتونه مارو نجات بده
هاسک : آه باشه
آنجل: خب الان چی کار کنم
چارلی : الان زنگ بزن به چری زود باش وقت نداریم
آنجل: باشه
آنجل سریع به چری زنگ میزنه و چری هم زود گوشی رو برمیداره
چری : بله چه مرگته
آنجل: بهت نیاز داریم
چری : چی کارم داری
انجل: وقت الان کمه باید باهامون تا جایی بیای تو راه همه چیو برات تعريف میکنم فقط زود بیا
چری : باشه بابا اومدم
چری بعد از سه دقیقه میاد و............
- ۱.۹k
- ۳۰ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط