محبوبم دفتر به دفتر دردهایم را کم میآورد مدادی که به تحل

محبوبم دفتر به دفتر دردهایم را کم می‌آورد مدادی که به تحلیل می رود
با من دیگر چه بنویسم
از مشق‌های ناتمام ِ کودکی، از عاشقانه‌های نیمه کاره‌ی جوانی، یا ادامه‌ی شعر اکنون پیری که نام ندارد، سیلی خورده‌ی کدام تقصیر، گوشمالی
شده‌ی کدام عذر، تیپا
خورده‌ی کدام تقاصِ ،کدام
مدارا، گردنگیر شاعر ِ پناه آورده به تک چراغ نیم‌سوز در اتاقک، در بسته‌ست حالا که تو می‌خواهی
اعتراف می‌کنم من هر شب از دریچه‌ی هزار رویا بیرون زده‌ام
که تکلیفی جز عشقبازی با کلمات نداشتم.
دیدگاه ها (۱)

گاهی اوقات...باید به خودت فرصت ِ پرواز بدهیمی‌دانی چون انسان...

چه خوش خیال است فاصله را میگویم به خیالش تو را از من دور کرد...

#در_خانه_بمانیم #عکس_نوشته

#عکس_نوشته #عاشقانه #پروفایل

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط