دو روزه خیل فکر کردم ب اینک واس تولدم چبنویسمول

دو روزه خیلے فکر کردم بـ اینکـ واسـِ تولدم چےبنویسم..ولے خبـ چیزےبـ ذهنم نرسید..هم رو حسابه عزیز از دستـ رفته..(پسرعموم کـ مثـِ داداشم بود🖤🥀)
هم واسـِ اینکـ دلے نیسـ شاد باشهـ ..باوفایے نیسـ کـِ ذوقشو کنیم..حالـ خوبے نیسـ کـِ موندگار باشهـ ..خلاصهـ هرکےدر توانـِ خودشـ ناامیدمونـ کرده :)..

ولے با تموم وجود دوسـ دارم دوبارهـ زندگےکنم🙃کـِ شادیـ بسازم و بخودم شانسـ دوباره زیستنـ بدم..آدمایـِ جدیدو سالم ببینم..رشد کنمو واسـ عزیزام آرامشـ باشم..دلےبدستـ بیارمو عشق بورزم..

خلاصهـ کـ دَم خودم گرم کـِ تو شرایط سختـ دوُوم آوردم و بهترینـ رفیقـِ خودم بودم..

همچنانـ کـِ تَنـ منـ مَمْلو زَخم استـ و هنوز رویـِ پاهایـِ خود ایستادهـ ام💎..
بـ رسم عادتـ تولدم مبارکـــــ🎈ــ
زاد روز 🐚 : 1374/12/14
سعیدطبری💙
دیدگاه ها (۴۵)

بهم گفتنـ چرا هنوز با کسےدرارتباط نیسے؛بهشونـ گفتم نمیشهـ قل...

یوقتا ثابتـ کن بخودتـ کـ چقد قویـ تر از بهونه هاتے..اینکـ هر...

هر مهمے یروز بےاهمیتـ میشـ براتـ ..مصلنـ : حوالے30سالگےمیفهم...

خیلےوقتا واسـ یسریـ چیزا برنامه ریزیـ میکنےتلاشـ میکنے به اب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط