نه ڪه نباشی
نه ڪه نباشی
هستی!
نه ڪه نزدیڪ،فرسنگ ها دوری!
همچون سایه یِ خیالی
حسرتِ غریبانه ای
ڪه در این سڪوتِ ستمگر
تمامِ ناتمامم
بُغضے شده در گلو
ڪه با هر پلک زدن
آنچه از چشم هایم سرریز مے ڪند
اشک نیست
بهانه یِ عاشقانه ایست
از دلتنگی...
🌺
هستی!
نه ڪه نزدیڪ،فرسنگ ها دوری!
همچون سایه یِ خیالی
حسرتِ غریبانه ای
ڪه در این سڪوتِ ستمگر
تمامِ ناتمامم
بُغضے شده در گلو
ڪه با هر پلک زدن
آنچه از چشم هایم سرریز مے ڪند
اشک نیست
بهانه یِ عاشقانه ایست
از دلتنگی...
🌺
۳.۶k
۰۵ آبان ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.