یک سال پس از افشای "شبکه جاسوسی زنان اسقاطیلی به نفع ایرا
یک سال پس از افشای "شبکه جاسوسی زنان اسقاطیلی به نفع ایران" دادستانی اسقاطیل اعلام کرد که کیفرخواست افسانه مظلومیان یکی از متهمان پرونده را پس می گیرد
اسقاطیل به این نتیجه رسیده که اونها توی یه عمل انجام شده قرار گرفتن و قصد جاسوسی نداشتن
افسانه مظلومیان درباره لحظه دستگیری و بعد ازون میگه:
من فکر می کردم این یک رویا بود، یک خواب بد.آنها به من چشم بند بستند و من بلافاصله به مرکز تحقیقات شاباک منتقل شدم. همه چیز را به آنها می گویم. ناگهان خودم رو توی سیاهچال دیدم. یک اتاق تاریک و خاکستری، یک متر و نیم در یک و نیم متر، یک تشک روی زمین... همه چیز بسته بود. هیچ پنجره ای وجود ندارد. گریه میکردم، گفتم: اینجا چه برسرم میاد؟ اینجا چه کار خواهم کرد؟ آنها برای من توضیح دادند: همینه که هست. این اینجا جایی است که شما قرار است باشید. یک شیر آب بود که گهگاه به خودی خود باز می شد، ناگهان در نیمه های شب یا نیمه روز. با خودم گفتم شاید من دیوانه ام؟ شاید دارم تصورش می کنم؟ بعد فهمیدم که این کار برای دیوانه کردن من بود
درهمان زمان هویت این ها رو در ایتا فاش کرد و گفتیم که ضربه دردناکی به اسقاطیلیا بوده
اسقاطیل به این نتیجه رسیده که اونها توی یه عمل انجام شده قرار گرفتن و قصد جاسوسی نداشتن
افسانه مظلومیان درباره لحظه دستگیری و بعد ازون میگه:
من فکر می کردم این یک رویا بود، یک خواب بد.آنها به من چشم بند بستند و من بلافاصله به مرکز تحقیقات شاباک منتقل شدم. همه چیز را به آنها می گویم. ناگهان خودم رو توی سیاهچال دیدم. یک اتاق تاریک و خاکستری، یک متر و نیم در یک و نیم متر، یک تشک روی زمین... همه چیز بسته بود. هیچ پنجره ای وجود ندارد. گریه میکردم، گفتم: اینجا چه برسرم میاد؟ اینجا چه کار خواهم کرد؟ آنها برای من توضیح دادند: همینه که هست. این اینجا جایی است که شما قرار است باشید. یک شیر آب بود که گهگاه به خودی خود باز می شد، ناگهان در نیمه های شب یا نیمه روز. با خودم گفتم شاید من دیوانه ام؟ شاید دارم تصورش می کنم؟ بعد فهمیدم که این کار برای دیوانه کردن من بود
درهمان زمان هویت این ها رو در ایتا فاش کرد و گفتیم که ضربه دردناکی به اسقاطیلیا بوده
۲.۴k
۰۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.