فیک زیبای درون³🤌🏿🥺
فیک زیبای درون³🤌🏿🥺
(ا/ت)
شب شد خیلی فکر کردم از اینکه برم یا نه؟
همش فکر و خیال کردم...
یهو دیدم گوشیم زنگ خورد اون کی بود؟
گوشیم رو برداشتم و دیدم مامانمه
(از زبان مادر ا/ت)
+سلام دختر قشنگم
_سلام مامان خوبی؟
+مرسی تو خوبی؟
_بله منم خوبم
_بابا خوبه؟
_همه خوبن؟
+بله همه خوبن
+چیکارا میکنی؟
_هیچی
+دخترم من برم بخوابم الان بابات بیدار میشه
_باشه
+شب بخیر
_شب بخیررر
عه راستی قطع کرد😐
(از زبان ا/ت)
آخیی دلم تنگ شده بودا :) (کلا بچه مثبته😂)
خب دیگه بریم بخوابیم فردا کلی کار داریم🤌🏿
ساعت ۷ شد
صبحم بخیر باشه😂💔
خب دیگه بریم کار هامون رو بکنیم رفتم و کار هامو کردم و لباس مورد علاقم رو پوشیدم
ساعت ۸ شد
به دوستم پیام دادم و گفتم آدرس اونجا که باید برم رو بفرسته و فرستاد که هیچ خودشم اومد باهم رفتیم
رسیدیم و دیدیم کوک هم تازه رسیده و باهم رفتیم تو رییس¹ نبود
کوک گفت: برید تو اون اتاق بشینید اونجا اتاق منه
ما هم گفتیم باشه رفتیم و نشستیم ۵ دقیقه گذشت کوک با کاغذ اومد
و گفت:این فرم رو پر کن،
فرم رو پر کردم
کوک گفت:فردا جواب فرم رو بهت میدم
گفتم: باشه
با دوستم رفتیم بیرون رفتیم خرید ساعت ۱ شد و گشنم شد گفتم بیا غذا بخوریم گفت: باشه گفت: چی میخوری گفتم:سوشی چطوره؟
گفت: خوبه منم دو ماهه نخوردم رفتیم و سوشی خوردیم شب هم پارتی دعوت بودیم
شب شد من لباس پوشیدم و رفتم پارتی خیلی باحال بود شب خسته و کوفته اومدم خونه رفتم رو تخت دراز کشیدم
یهو تلفنم زنگ خورد.........
امیدوارم از این فیک خوشتون بیاد🌸
لباس ها تو اسلاید های بعد
تا پارت⁴ خداحافظ
🪞🪞🪞
(ا/ت)
شب شد خیلی فکر کردم از اینکه برم یا نه؟
همش فکر و خیال کردم...
یهو دیدم گوشیم زنگ خورد اون کی بود؟
گوشیم رو برداشتم و دیدم مامانمه
(از زبان مادر ا/ت)
+سلام دختر قشنگم
_سلام مامان خوبی؟
+مرسی تو خوبی؟
_بله منم خوبم
_بابا خوبه؟
_همه خوبن؟
+بله همه خوبن
+چیکارا میکنی؟
_هیچی
+دخترم من برم بخوابم الان بابات بیدار میشه
_باشه
+شب بخیر
_شب بخیررر
عه راستی قطع کرد😐
(از زبان ا/ت)
آخیی دلم تنگ شده بودا :) (کلا بچه مثبته😂)
خب دیگه بریم بخوابیم فردا کلی کار داریم🤌🏿
ساعت ۷ شد
صبحم بخیر باشه😂💔
خب دیگه بریم کار هامون رو بکنیم رفتم و کار هامو کردم و لباس مورد علاقم رو پوشیدم
ساعت ۸ شد
به دوستم پیام دادم و گفتم آدرس اونجا که باید برم رو بفرسته و فرستاد که هیچ خودشم اومد باهم رفتیم
رسیدیم و دیدیم کوک هم تازه رسیده و باهم رفتیم تو رییس¹ نبود
کوک گفت: برید تو اون اتاق بشینید اونجا اتاق منه
ما هم گفتیم باشه رفتیم و نشستیم ۵ دقیقه گذشت کوک با کاغذ اومد
و گفت:این فرم رو پر کن،
فرم رو پر کردم
کوک گفت:فردا جواب فرم رو بهت میدم
گفتم: باشه
با دوستم رفتیم بیرون رفتیم خرید ساعت ۱ شد و گشنم شد گفتم بیا غذا بخوریم گفت: باشه گفت: چی میخوری گفتم:سوشی چطوره؟
گفت: خوبه منم دو ماهه نخوردم رفتیم و سوشی خوردیم شب هم پارتی دعوت بودیم
شب شد من لباس پوشیدم و رفتم پارتی خیلی باحال بود شب خسته و کوفته اومدم خونه رفتم رو تخت دراز کشیدم
یهو تلفنم زنگ خورد.........
امیدوارم از این فیک خوشتون بیاد🌸
لباس ها تو اسلاید های بعد
تا پارت⁴ خداحافظ
🪞🪞🪞
۳۴.۵k
۰۶ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.