کاش از عکس هایت کمی یاد میگرفتی

کاش از عکس هایت کمی یاد میگرفتی،
هنوز هم دستشان دور گردنم است وهنوز هم یک جوری نگاهم میکنند انگار از من زیبا تر ندیده اند،
بی معرفت جانم؛
راستی عکس هایت مثل خودت نیستند که گاهی باشند و گاهی نباشند،
مثلا همین دیشب که حالم از بد هم بدتر بود،
زل زده بودند به چشم هایم و تا خواب نرفتم پلک روی هم نگذاشتند...
اصلا من برای این عکس ها بدجور مهمم،
آنقدر که از اشکم نچکیده چشم هایشان پر از اشک میشود ولی گریه،
نه گریه نمیکنند
غرورشان به خود ِ لعنتیت رفته....
بین خودمان بماند،
دست هایم را گرفته اند،‌
آنجا توی عکس ولی این دست های سرد،
بدجوری گرمای دست های خودِ شما را کم دارد...

#فاطمه_جوادی
دیدگاه ها (۱)

بترس از او که سکوت کردوقتی دلش را شکستی...اوبه جای تو حرفش ر...

تنها آنها که مرده اند از مرگ ‌نمی‌ترسندچون منچون من که بارها...

کاش حرف می زدی ،قبل از اینکه سکوت شبمن را در هم بکوبد !کاش ح...

#مَـن #برای_هر_کاری_دلیلی_دارم#جز_خیره_ماندن_به تـــ♣ B❤ T♣...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط