امشب از بهر خدا یادم بکن

امشب از بهر خدا یادم بکن
از غم و از رنج آزادم بکن
هستی من از انرژی شد تهی
با انرژی هسته ای شادم بکن

...

کم با دل بینوای من بازی کن
هی عشوه گری و ناز و طنازی کن
تحریم مکن مرا ز نوش لب هات
برخیز به بوسه ای غنی سازی کن

...

آن هیکل رعنا و تک ت ما را کشت
آن پنجه ی نرم و نازک ت ما را کشت
با پنجه خود زدی به من یک سیلی
پنج به علاوه ی یک ت مارا کشت

...

دیشب سر شام برق ما رفت که رفت
اوضاع من و عیال من شد هشلفت
بر سفره چراغ گرد سوزی بنهاد
یعنی به میان سفره مان آمد نفت
دیدگاه ها (۱)

قسم به هوگو چاوز و مادرش به بشار اسد با قد محشرش به چشمان با...

یا ایهاالدلواپسوووون؟؟؟؟؟ کجا بودید اون موقع؟ شیخ قطر پاشو ا...

غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا ! و چه خوب گفته ای تو ...

:)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط