وقتی نامت می چکد از نفس کاچ های روبرو

قد میڪشے
در نفس هاے ڪاج باغچہ ام
مے چڪد از دیوار خانہ
از چین پردہ ها
یا خطوط بلند روے دستم
نام تو
مے ریزد حتے
از لبخند پنجرہ

سالها اگربگذرد
گم شوم در طول عرض خیابان
وجا بمانم ازتو

باز قد مے ڪشد درخت ڪاج روبرو
از تو
باز تو را میخوانم
دست نمے ڪشم از تو
دست نمے ڪشم از درخت ڪاج روبرو
ارتفاع زندگے
مچالہ در دستهایم
شعر هایم بیرون مے زند از رگهایم
غم فرار مے ڪند از من
وقتے نامت مے چڪد از نفسهاے ڪاج روبرو
دیدگاه ها (۱)

قلب کسی

دعای باران چرااااا

سلام صبحتون بخیررر

زلال باشید

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط