ای که برداشتی از شانهی موری باری
ای که برداشتی از شانهی موری باری
بهتر آن بود که دست از سر من برداری
ظاهر آراستهام در هوس وصل، ولی
من پریشانترم از آنم که تو میپنداری
هرچه میخواهمت از یاد برم ممکن نیست
من تو را دوست نمیدارم اگر بگذاری
موجم و جرأت پیش آمدنم نیست، مگر
به دل سنگ تو از من نرسد آزاری
بیسبب نیست که پنهان شدهای پشت غبار
تو هم ای آینه از دیدن من بیزاری؟!
بهتر آن بود که دست از سر من برداری
ظاهر آراستهام در هوس وصل، ولی
من پریشانترم از آنم که تو میپنداری
هرچه میخواهمت از یاد برم ممکن نیست
من تو را دوست نمیدارم اگر بگذاری
موجم و جرأت پیش آمدنم نیست، مگر
به دل سنگ تو از من نرسد آزاری
بیسبب نیست که پنهان شدهای پشت غبار
تو هم ای آینه از دیدن من بیزاری؟!
- ۲.۸k
- ۱۰ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۷۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط