و کاسه رو داد بهم یه نگاهی کردم بهش
و کاسه رو داد بهم یه نگاهی کردم بهش
ته. چیه ؟ انتظار داری من بدم دهنت ؟
ا.ت. به نظرت میتونم ؟
ته. هوففف
قاشق رو گرفت تو دستش و داد بهم
ته. بخور نی نی کوچولو بخور
ا.ت. خفه شووو (حرس)
ته. خنده
ا.ت. میمون
غذام تموم شد.
و تهیونگ بلندم کرد و برد تو اتاقم کمک کرد لباس هام رو عوض کنم و بخوابم موبایلم اوردم پیشه خودم تازه میخواستم چشم روه هم بزارم که جونگ کوک پیام داد
صفحه گوشیم رو باز کردم دیدم نوشته
فردا صبح دمدر منتظرتم چندتا لباس برای خودت بیار و چیزایی که لازم داری الان که جواب تلفنم رو ندادی فردا که پیامم رو میبینی😒< با این استیکر جلوش گذاشت
رفتم بهش پیام دادم
: اوپا ببخشید من فردا بهت توضیح میدم الان اصلا حالم خوب نیستش باید هرچه زودتر از این شکنجه گاه در برم، ازم ناراحتی🥺💔؟
باز دیدم پیام داد
؛ چرا حالت خوب نیست.
نه چرا باید ناراحت
شم
تهیونگ کاری کرده؟
بهم بگی پدرشو در میارما؟
:نه بابا فردا بهت توضیح میدم شب بخیر عزیزم
؛شب بخیر ❤️🧡
پرش زمانی به فردا
صبح بلند شدم بزور به زر از تختم پاشدم رفتم دمه پنجره دیدم ماشین جونگ کوک دمه دره
سریع رفتم دستشویی و میخواستم برگردم یهو تهیونگ سر راهم زاهر شد
ته. کجا با این اجله
ا.ت. برو کنار
ته. نمیرم
ا.ت. گفتم برو کنار
ته. منم گفتم نمیرم
ا.ت. تهیونگگگگگ(جیغ)
ته. ا.تتتتتتت(داد)
ا.ت. تهیونگ باهام کل کل نکن برو کنار
ته. کجا میخوای بری
ا.ت. برو بابا
حولش دادم و رفتم تو اتاقم وسایلم رو جمع کردم و گذاشتم تو کیفم هدفون گوشی و لبتاپ لباسو همه چی رو برداشتم و لباسم رو پوشیدم و میخواستم بیام بیرون باز تهیونگ جلو پام سبز شد
ا.ت. باز چته
ته. کجا میخوای بری
ا.ت. به تو چه
ته. من اجازه نمیدم
ا.ت. دست تو نیستش
ته. خیلی خوب دسته منه
ا.ت. جیغغغ
رفتم تو اتاق و درو بستم پنجره رو باز کردم و لوله گاز رو گرفتم و رفتم پایین از دره پشتی فرار کردم و رفتم تو ماشین نشستم
ا.ت. سلام
کوک. سلام کیوتم ، چی شدی چرا سرو وزت اینطوریه
ا.ت. دیشب که برگشتیم خونه اعصابش خورد بود رو من خالی کرد
کوک. چه گوهی خور....
ا.ت. اون چیزی که تو فکر میکنی نیست با کمربند بین ۱ تا ۲ ساعت زد همین
کوک. چیییی
یهو دیدم کوک پیاده شد و میخواست بره داخل
ا.ت. کوک ول کن شر به پل نکن
کوک. نه صبر کن من باید اینو بکشم غلت اضافی میکنه رو تو دست بلند کنه
یهو زنگ رو میخواست بزنه دستم رو گذاشتم رو زنگ که نخوره
کوک. بزار برم تو
ا.ت. دیوانه ای؟
دستش رو کشیدم و رفتیم تو ماشین
ته. چیه ؟ انتظار داری من بدم دهنت ؟
ا.ت. به نظرت میتونم ؟
ته. هوففف
قاشق رو گرفت تو دستش و داد بهم
ته. بخور نی نی کوچولو بخور
ا.ت. خفه شووو (حرس)
ته. خنده
ا.ت. میمون
غذام تموم شد.
و تهیونگ بلندم کرد و برد تو اتاقم کمک کرد لباس هام رو عوض کنم و بخوابم موبایلم اوردم پیشه خودم تازه میخواستم چشم روه هم بزارم که جونگ کوک پیام داد
صفحه گوشیم رو باز کردم دیدم نوشته
فردا صبح دمدر منتظرتم چندتا لباس برای خودت بیار و چیزایی که لازم داری الان که جواب تلفنم رو ندادی فردا که پیامم رو میبینی😒< با این استیکر جلوش گذاشت
رفتم بهش پیام دادم
: اوپا ببخشید من فردا بهت توضیح میدم الان اصلا حالم خوب نیستش باید هرچه زودتر از این شکنجه گاه در برم، ازم ناراحتی🥺💔؟
باز دیدم پیام داد
؛ چرا حالت خوب نیست.
نه چرا باید ناراحت
شم
تهیونگ کاری کرده؟
بهم بگی پدرشو در میارما؟
:نه بابا فردا بهت توضیح میدم شب بخیر عزیزم
؛شب بخیر ❤️🧡
پرش زمانی به فردا
صبح بلند شدم بزور به زر از تختم پاشدم رفتم دمه پنجره دیدم ماشین جونگ کوک دمه دره
سریع رفتم دستشویی و میخواستم برگردم یهو تهیونگ سر راهم زاهر شد
ته. کجا با این اجله
ا.ت. برو کنار
ته. نمیرم
ا.ت. گفتم برو کنار
ته. منم گفتم نمیرم
ا.ت. تهیونگگگگگ(جیغ)
ته. ا.تتتتتتت(داد)
ا.ت. تهیونگ باهام کل کل نکن برو کنار
ته. کجا میخوای بری
ا.ت. برو بابا
حولش دادم و رفتم تو اتاقم وسایلم رو جمع کردم و گذاشتم تو کیفم هدفون گوشی و لبتاپ لباسو همه چی رو برداشتم و لباسم رو پوشیدم و میخواستم بیام بیرون باز تهیونگ جلو پام سبز شد
ا.ت. باز چته
ته. کجا میخوای بری
ا.ت. به تو چه
ته. من اجازه نمیدم
ا.ت. دست تو نیستش
ته. خیلی خوب دسته منه
ا.ت. جیغغغ
رفتم تو اتاق و درو بستم پنجره رو باز کردم و لوله گاز رو گرفتم و رفتم پایین از دره پشتی فرار کردم و رفتم تو ماشین نشستم
ا.ت. سلام
کوک. سلام کیوتم ، چی شدی چرا سرو وزت اینطوریه
ا.ت. دیشب که برگشتیم خونه اعصابش خورد بود رو من خالی کرد
کوک. چه گوهی خور....
ا.ت. اون چیزی که تو فکر میکنی نیست با کمربند بین ۱ تا ۲ ساعت زد همین
کوک. چیییی
یهو دیدم کوک پیاده شد و میخواست بره داخل
ا.ت. کوک ول کن شر به پل نکن
کوک. نه صبر کن من باید اینو بکشم غلت اضافی میکنه رو تو دست بلند کنه
یهو زنگ رو میخواست بزنه دستم رو گذاشتم رو زنگ که نخوره
کوک. بزار برم تو
ا.ت. دیوانه ای؟
دستش رو کشیدم و رفتیم تو ماشین
۱.۸k
۱۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.