صبح آغاز شد برخیز

صبح ‌آغاز شد برخیز
دروازه های آسمان را
به روی پنجره های
بسته زندگی بگشای
هنوز امید در صبح های
زمین قدم میزند
هنوز بوی خوشبختی را
میشود از گلوی گلدان ها بویید
☀ ️صبحتون درخشان
دیدگاه ها (۲۲)

حسن باران این است که تبسم دارد ....گرد غم از همه چیز، از همه...

بر هر کسی که می نگرم در شکایت استدر حیرتم که گردشِ گردون به ...

آنقدر دلتنگی و نبودنت را تحمل کردم که دیگر یک جمعه تاثیری بر...

جمعه ..!!و باز جمعه ...چقدراین جمعه هااپریشانم می کنندوقتی ...

پرسیده بودم چه بویی پرتتان می‌کند به روزهای بچگی؟ جواب داده ...

هر آدمی برای خودش قصه ای دارد !آدم ها کم هستند به مثنوی ِ هف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط