لالایی مژگان
#لالایی #مژگان
لالالالا بخواب شب در سکوته
دلم گسته تهی از گل و بوته
دل من این قدر تاریک و سرده
گمونم که شبیه دشت لوته
لالا لالا بخواب اشکم در اومد
نمی دونم چرا عشقم نیومد
تمام روز چشم من به در بود
دیگه چشمم حوصلش سر اومد
لالالالا بخواب زندگی سخته
توی دلم دارم میگم نرفته
واست خوندم هزار تا صلوات رو
واست روزه گرفتم کل هفته
لالا لالا بخواب عاقبت اینه
خدا داره دوتامون رو میبینه
بیا تا که قسم بدم خدا رو
به هر چی آدم خوب رو زمینه
لالا لالا بخواب تب دارم امشب
گمونم که منم می میرم امشب
تنم در آتش سوزه نگاته
خودت می دونی که دلگیرم امشب
لالا لالا بخواب قصه تموم شد
بخواب که این دلم یکم آروم شد
نمی خواستم که از دل من بگویم
نمی دونم چرا این قصه شوم شد
لالالالا بخواب شب در سکوته
دلم گسته تهی از گل و بوته
دل من این قدر تاریک و سرده
گمونم که شبیه دشت لوته
لالا لالا بخواب اشکم در اومد
نمی دونم چرا عشقم نیومد
تمام روز چشم من به در بود
دیگه چشمم حوصلش سر اومد
لالالالا بخواب زندگی سخته
توی دلم دارم میگم نرفته
واست خوندم هزار تا صلوات رو
واست روزه گرفتم کل هفته
لالا لالا بخواب عاقبت اینه
خدا داره دوتامون رو میبینه
بیا تا که قسم بدم خدا رو
به هر چی آدم خوب رو زمینه
لالا لالا بخواب تب دارم امشب
گمونم که منم می میرم امشب
تنم در آتش سوزه نگاته
خودت می دونی که دلگیرم امشب
لالا لالا بخواب قصه تموم شد
بخواب که این دلم یکم آروم شد
نمی خواستم که از دل من بگویم
نمی دونم چرا این قصه شوم شد
۲.۴k
۱۲ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.