میخواهم هر صبح که پنجره را باز میکنی

می‌خواهم هر صبح که پنجره را باز می‌کنی
آن درختِ روبه‌رو من باشم،
فصل تازه من باشم،
آفتاب من باشم،
استکان چای من باشم
و هر پرنده‌ای که نان از انگشتان تو می‌گیرد. . .


#روزبه_سوهانی
دیدگاه ها (۱)

کارِ مَـــن اینَست کِه کاریم نیســـــتعاشقَم اَز عِشق تو عار...

امسال روضه سر و خنجر قیامٺ استاز هفته های دور " محـرّم " شـر...

همه باغ دلم آثار خزان دارد، کو؟ آن‌که سامان بدهد این‌همه ویر...

چقدر گناه کردن با این دست‌ها سخت است...

می خواهم با تو باشم ...تویِ یک اتاقِ ساده ی کاهگلی ،با پنجره...

تا به حال طمع بیخیالی رو چیشیده ای؟ملس و دلچسب!چقدر مینشیند ...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه،از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط