باز عالم و آدم و پوسیده گان خزان و زمستان خندان و شتابا

✍🏼باز عالم و آدم و پوسیده گان خزان و زمستان خندان و شتابان به استقبال بهار میروند
تا اندوه زمستان را به فراموشی سپارند و کابوس غم را در زیر خاک مدفون سازند
و آنگه سر مست و با وجد و نشاط و با رقص و پایکوبی با ترنم این سرود
طرب انگیز نو روز و جشن شکوفه ها را بر گذار می نمایند
✍🏼
و باز گرمای ملایم و فرحبخش روز های آفتابی بهار در باغ و راغ و کشتزار ها به سبزه و گلها
و درختان بشارت میدهد تا از خواب سنگین زمستان بیدار شوند و روح تازه بخود گیرند
و آنگاه این نوای جانبخش را ساز بدارند .
دیدگاه ها (۳)

خدا رو چه دیدی شاید هم روزی خیال بافی های دلِ عاشق پیشه ام ب...

🔴 دلگویه یک دختر بلوچ برای جناب مستطاب مولوی عبدالحمید🔹 جناب...

✍🏼خواهر خوبم فاطمهزنده شدن طبیعت در فصل بهار، یادآور روز رست...

✍🏼خواهرم فاطمهزیبای منبهار فصل جوانی طبیعت استبه شوق تو قدم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط