قسمت پنجم

قسمت پنجم :
فردا مدرسه:
بکیون : واااای ...چه خوب بوداااااا ...به چشماش زل زده بودم
وبعد اتاق افتاد.....وایییی چی دارم میگم بکی خودت رو کنترل کن ......
چانیول یهو میاد تو :
چانیول:سلام بکیون خوبی؟/ها؟..آ..آره خوبم
بکیون توی دلش:چقدر عادی رفتار میکنه راستش اولین بوسه م بودا.....خیلی خوب بود
زنگ میخوره و همه میرن کلاس و زنگ تفریح میخوره:
دی او و بکیون درحال صحبت کردن
تاعو :دی او میشه ی لحظه بیای باهات کار دارم
دی او:باشه اومدم
کای رفتن دی او رو نگاه میکنه
توی حیاط:
تاعو :لطفا بهش فکر کن باشه
بکیون:واااااای خدا تاعو از کلاس بقلی بهت عشقش رو اعتراف کرده
دی او :اولین باره که یکی بهم اعتراف کرده چی کارکنم؟
بکیون:من نمیدونم ولی تاعو ی پسر قویه ها
دی او:باید فکر کنم
توی این مدت کای تمام این حرفهارو میشنوه
کلاس آشپزی:
سوهو:بچه ها کاپ کیک باید درست کنید بری و وسایل هارو بر دارید .
لوهان :من میخوام کاپ کیک رو بدم به .......
بکیون:سهون
لوهان:بذار من اسمش رو بگم تو به کی بکیون؟
بکیون: ش.....شاید به خودم دادم
لوهان:عجب .....دی او تو چی ؟؟میخوای به تاعو بدی ؟
دی او :امممم خوب .......نمیدونم من میرم وسایل رو بردام
دی او قدش کوتاهه و دستش نمیرسه به قفسه کای میاد و وسایل رو به دی او میده
دی او:ممنونم
کای:خواهش میگم میخوای کاپ کیک رو به تاعو بدی؟
دی او:خو.....ب .....آره چیزی شده؟
کای :نع من رفتم .........راستی این کارت رو بگیر .......
روی کارت نوشته شده:
پارک آبی .....سرویس رایگان ....منشی این پارک :کای
شب خوش