قسم به شعر نگاه و ترانه چشمت

قسم به شعرِ نگاه و ترانهٔ چشمت
پُر است دفترم از عاشقانهٔ چشمت

میان سینه تکاپوی دل تماشاییست
همیشه وقتِ عبور از کرانهٔ چشمت

دلم گرفته دوباره، برای لبخندت
دلم گرفته دوباره، بهانهٔ چشمت

بیا و آتشی از نو به جان من انداز
زِ آذرخشِ نگاه و زبانهٔ چشمت

شب آمده‌ست و نگاهم نمیرود درخواب
به شوق اینکه نهم سر، به شانهٔ چشمت

مرا هراسی اگر باشد این فقط، که مرا
خدا نکرده بِرانی، زِ خانهٔ چشمت
#حسین_فروتن
‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۲)

تو با کدام زبان صدایم می زنیسکوت تو را لمس می کنم...به من که...

عاقل باش قلبِ من!خسته ‌ای دیگر و کندتر از قبل می ‌تپی ...آنا...

هر رنج که می‌رسد به جانماز خود رسدم اگر بدانماز هیچکسم شکایت...

‌دست هر نااهل بیمارت کندسوی مادر آ که تیمارت کند #مولانا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط