باز باران اما این بار بی ترانه

باز باران اما این بار بی ترانه
گریه های بی بهانه
میخورد بر سقف قلبم
باورت شاید نباید اینکه
دل تنگ است برایت...
دیدگاه ها (۱)

قطار میرودتو میرویتمام ایستگاه میرودو من چقدر ساده امکه سال ...

قاصدک های پریشان راکه با خود باد بردبا خودم گفتم مرا هممیتوا...

دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانماز چه با دشمن جانم شده ام...

بی قرار توام و در دل تنگمگله هاست...آه بی تاب شدن عادت کمحوص...

دلم تا برایت تنگ می‌شود،نه شعر می‌خوانمنه ترانه گوش می‌دهمنه...

دوستت داشتم با وجود این ك . .تو را به آغوش نکشیدم و تو را هم...

‍ تنهایی...چه واژه غریبینه با من شاید باتوتنهایی یعنی همیشه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط