عشق بازی میکنی با خون کسی آگاه نیست

عشق بازی میکنی با خون ،کسی آگاه نیست
بی سبب نامت درین پیکار ثارالله نیست

نینوا گرداب خون در راه دارد ناخدا !
بگذران کشتیّ منجی را که لنگرگاه نیست

اشهدی بر لب نشست و تیرها در جان تو
صحنه ای غمگین تر از افتادن یک شاه نیست

این تویی آیا کفن از تیر ها پوشیده ای؟
قامت رعنای تو این قدر ها کوتاه نیست

روی نیزه رفتنت اعجاز عاشورای توست
ظهرها در آسمان وقت طلوع ماه نیست

آه ها را ریختم در قافیه هایم ، ببخش
در مقام وصف سوگت چاره ای جز آه نیست
#سعید_سکاکی

#محــــرم
دیدگاه ها (۹)

↘ اشک خوبست که پیوسته فراهم باشدگریه چون چشمه‌ی در کوه دمادم...

نذر کن این محرم بشکنیاز دل زینب خبرها بشنوینذر کن این محرم د...

با تو شروع می کنم ای ابتدای منای جلوه خدایی بی منتهای منپایا...

♥ ♥ ♥

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط