هر رابطه ی عاطفی که شکل می گیرد،
هر رابطهی عاطفی که شکل میگیرد،
دو نفر را بهم گره میزند،
براساس ماهیت و عمق رابطه و عوامل ایجاد آن،
بین یک تا نهایتاً پنج گره بین افراد ایجاد میشود:
گرهی اول
در پاهاست، که پاهای دو طرف را بهم وصل میکند
تا کنار هم باشند...
گرهی دوم
در اندامهای جنسی است که
همبستر شدن را فراهم میکند...
گرهی سوم
دستها را بهم وصل میکند
تا دستان دونفر در یکدیگر بروند یا
همدیگر را در آغوش بگیرند...
گره چهارم: قلب طرفین را بهم وصل میکند...
گره آخر و پنجم،
سر و ذهن دو طرف را بهم وصل میکند
تا دائماً به فکر یکدیگر باشند...
بعضی از روابط هر پنج گره را دارد،
برخی کمتر؛ هرچه یک رابطه عمیقتر باشد،
تعداد گرهها بیشتر میشود.
بعضی از روابط فقط گرهی قلب را دارند؛
طرفین عاشق یکدیگر هستند
اما میدانند که ازدواج آنها منطقی نیست...
برخی دیگر، فقط گرهی سر را دارند،
کاملاً حساب شده و منطقی.
برخی از روابط زودگذر،
فقط بستر افراد را بهم وصل کرده است و نه بیشتر...
استحکام یک رابطه به این گرهها بستگی دارد.
بعد از ازدواج (فرض بر این است که هر پنج گره وجود دارند که به ازدواج ختم شده است)، هر اتفاق تأثیرگذاری میتواند یکی از این گرهها را باز کند.
توهین، بیاحترامی، درک نکردن، خودخواهی، بیتوجهی، خیانت احساسی یا جنسی، اهداف جداگانه و هر اتفاق ناخوشایند دیگر، میتواند نقش یک قیچی برای بریدن این گرهها را بازی کند.
بازشدن این گرهها معمولاً بیصدا اتفاق میاُفتد،
اما ناگهان انسان متوجه میشود
که دیگر هیچ بندی بین او و همسرش باقی نمانده است.
هیچگاه بودنِ طرف مقابل و عشق او را دائمی و ابدی نپندارید. هیچچیز در این دنیا تضمین شده نیست.
همچنین به یاد داشته باشید گرهی محکم را با یک بند نامستحکم اشتباه نگیرید که با کوچکترین کشش و فشاری باز خواهد شد.
نوع و استحکام نخ را نیز بسنجید.
برخی با نخ معمولی گره میزنند و برخی با طناب کوهنوردی.
هر دوستت دارمی، آنقدر مستحکم نیست
که زندگیتان را به آن بسپارید.
با طناب معمولی به کوهنوردی نروید،
تاب تحمل وزن مشکلات را نخواهد داشت.
روی دوستت دارمی حساب کنید که مطمئن هستید
میتواند وزن شما را در پرتگاه حوادث زندگی تحمل کند.
فقط همیـــــن ...
.
دو نفر را بهم گره میزند،
براساس ماهیت و عمق رابطه و عوامل ایجاد آن،
بین یک تا نهایتاً پنج گره بین افراد ایجاد میشود:
گرهی اول
در پاهاست، که پاهای دو طرف را بهم وصل میکند
تا کنار هم باشند...
گرهی دوم
در اندامهای جنسی است که
همبستر شدن را فراهم میکند...
گرهی سوم
دستها را بهم وصل میکند
تا دستان دونفر در یکدیگر بروند یا
همدیگر را در آغوش بگیرند...
گره چهارم: قلب طرفین را بهم وصل میکند...
گره آخر و پنجم،
سر و ذهن دو طرف را بهم وصل میکند
تا دائماً به فکر یکدیگر باشند...
بعضی از روابط هر پنج گره را دارد،
برخی کمتر؛ هرچه یک رابطه عمیقتر باشد،
تعداد گرهها بیشتر میشود.
بعضی از روابط فقط گرهی قلب را دارند؛
طرفین عاشق یکدیگر هستند
اما میدانند که ازدواج آنها منطقی نیست...
برخی دیگر، فقط گرهی سر را دارند،
کاملاً حساب شده و منطقی.
برخی از روابط زودگذر،
فقط بستر افراد را بهم وصل کرده است و نه بیشتر...
استحکام یک رابطه به این گرهها بستگی دارد.
بعد از ازدواج (فرض بر این است که هر پنج گره وجود دارند که به ازدواج ختم شده است)، هر اتفاق تأثیرگذاری میتواند یکی از این گرهها را باز کند.
توهین، بیاحترامی، درک نکردن، خودخواهی، بیتوجهی، خیانت احساسی یا جنسی، اهداف جداگانه و هر اتفاق ناخوشایند دیگر، میتواند نقش یک قیچی برای بریدن این گرهها را بازی کند.
بازشدن این گرهها معمولاً بیصدا اتفاق میاُفتد،
اما ناگهان انسان متوجه میشود
که دیگر هیچ بندی بین او و همسرش باقی نمانده است.
هیچگاه بودنِ طرف مقابل و عشق او را دائمی و ابدی نپندارید. هیچچیز در این دنیا تضمین شده نیست.
همچنین به یاد داشته باشید گرهی محکم را با یک بند نامستحکم اشتباه نگیرید که با کوچکترین کشش و فشاری باز خواهد شد.
نوع و استحکام نخ را نیز بسنجید.
برخی با نخ معمولی گره میزنند و برخی با طناب کوهنوردی.
هر دوستت دارمی، آنقدر مستحکم نیست
که زندگیتان را به آن بسپارید.
با طناب معمولی به کوهنوردی نروید،
تاب تحمل وزن مشکلات را نخواهد داشت.
روی دوستت دارمی حساب کنید که مطمئن هستید
میتواند وزن شما را در پرتگاه حوادث زندگی تحمل کند.
فقط همیـــــن ...
.
۶.۴k
۱۳ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.