یک بار به اصرار تو عاشق شدم ای دل....
یک بار به اصرار تو عاشق شدم ای دل....
این بار اگر اصرار کنی وای به حالت!!!
پشت صحنه که نشسته بودم به اونجایی خیلی دلم سوخت که خانم به رقیه میگفت این سه تا کفن برای منو و علی و حسنه ...
رقیه : پس واسه داداش حسینم کو ؟
دلم خیلی شکست
من خودم برادر ندارم و خیلی دوست دارم برادر داشته باشم . دلم خیلی گرفت و اینقدر گریه کردم که نیم کره ی راستم داره میترکه . 😅🖤🙉😭😭😢😥
این بار اگر اصرار کنی وای به حالت!!!
پشت صحنه که نشسته بودم به اونجایی خیلی دلم سوخت که خانم به رقیه میگفت این سه تا کفن برای منو و علی و حسنه ...
رقیه : پس واسه داداش حسینم کو ؟
دلم خیلی شکست
من خودم برادر ندارم و خیلی دوست دارم برادر داشته باشم . دلم خیلی گرفت و اینقدر گریه کردم که نیم کره ی راستم داره میترکه . 😅🖤🙉😭😭😢😥
۱.۸k
۱۷ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.