دگر مجالی برای ماندن نمانده فقط سکوت ممتدی ازاین رابطه ما
دگر مجالی برای ماندن نمانده فقط سکوت ممتدی ازاین رابطه مانده که باید رفت
دگر آرزو و رویایی نمانده برای ماندن باید رفت
به پشت سرنگاه نخواهم کرد میروم در این سکوت پراز فریاد
چشمانم هویدا تمام حرفای نگفته این سال هاست کوله بار این عشق کهنه را خواهم بست و میروم
دراین سکوت رفتن من باختم یاتو نمیدانم
فقط میدانم بهتر از ماندن رفتن است
۱۴۰۱/۲/۲۵
دلنوشته ای ازخودم درهمین ثانیه ها
ساعت۱۰:۲۹
دگر آرزو و رویایی نمانده برای ماندن باید رفت
به پشت سرنگاه نخواهم کرد میروم در این سکوت پراز فریاد
چشمانم هویدا تمام حرفای نگفته این سال هاست کوله بار این عشق کهنه را خواهم بست و میروم
دراین سکوت رفتن من باختم یاتو نمیدانم
فقط میدانم بهتر از ماندن رفتن است
۱۴۰۱/۲/۲۵
دلنوشته ای ازخودم درهمین ثانیه ها
ساعت۱۰:۲۹
۸.۰k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.