دلم بهانه ات را میگیرد،
دلم بهانه ات را میگیرد،
تمامِ طولِ روز حواسش را پرت میکنم
اما لعنتی شبها بدقلقی میکند...
تو را از من میخواهد؛
دستانت را
عطرِ تنت را
آغوشت را...
دل است دیگر نمیتواند بفهمد،نمیخواهد بفهمد؛
که نمیخواهیش،که نمیخواهی مرا...
پ.ن:چقدر این دوست داشتن های بی دلیل
خوب است
مثل همین باران بی سوال
که هی می بارد ...
تمامِ طولِ روز حواسش را پرت میکنم
اما لعنتی شبها بدقلقی میکند...
تو را از من میخواهد؛
دستانت را
عطرِ تنت را
آغوشت را...
دل است دیگر نمیتواند بفهمد،نمیخواهد بفهمد؛
که نمیخواهیش،که نمیخواهی مرا...
پ.ن:چقدر این دوست داشتن های بی دلیل
خوب است
مثل همین باران بی سوال
که هی می بارد ...
۱.۳k
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.