دیشب قصه ات را بر کاغذی نوشتم ..کاغذ مچاله شد ؛ قصه ات را بر آب خواندم .. جاری شد ورفت ؛ قصه ات را به باد سپردم با خود برد؛ قصه ات را بر برگ گل نوشتم .. طاقت نیاورد و گلبرگش پاره شد ؛ قصه ات را دل پنهان کردم .. از دیشب دل درد گرفتم .. عجب قصه ی سنگینی داشتی .. بیا و قصه ات را باخودت ببر؛