تک پارتی جیمین غمگین
تک پارتی جیمین غمگین
سرنوشت تلخ
معرفی کوتا
ات، دختری 24 ساله پدر مافیا دختری شیطون و کیوت و پولدار
جیمین پسری مهربان کیوت 26ساله و فقیر(دور از جون پچم عه به این پولداری،)
جیمین، بلخره امروز به آرزوم میرسم به عشق زندگیم آره همینهههه(با خوش حالی)
ات، امروز خوش حالم به خاطر اینکه میخام با جیمین ازدواج کنم اما ی حس بدی دارم نمیدونم چیه ولش برم آماده شم که شب عروسیمههههه
پدر ات، بلخره امشب کار جیمین رو تموم میکنم آره همینه
پرش به موقیه عروسی تو سالن
آرایشگر، خوب، خانم کارم تموم شد میتونید برید و اینکه چقدر خوشگل شدین
ات، وایی آره ممنون با خوشحالی رفتم پایین سر پله ها جیمین دستم و گرفت و
جیمین، بلخره فرشتم اومد چقدر خوشگله
ات، چرا این پسر آنقدر هات شده خدااا
ات، دست جیمین و گرفتم و رفتیم پایین همه جیغ و دست سوت میزدن رفتیم سر جاهامون نشستیم عاقد اومد و
عاقد، خانم کیم ات آیا شما حاضرید با آقای پارک جیمین ازدواج کنین
ات، بلههههه
عاقد، آیا شما آقای پارک جیمین حاضرین با خانم کیم ات ازدواج کنین
جیمین، بل
که پدر ات با داد اومد
جیمیننننننننننن(عروده)
میکشمتتتتتتت و اسلحرو در آوردو........ ات، نهههههههه، بوممممم صدای شلیک
همه گیج بودن کی تیر خورد اون کسی نبود جز................. ات بله درسته ات پرید جلوی جیمین تا جیمین تیر نخوره و خودش رو قربانی کرد
جیمین، اتت، ات.. اتتتتتتتت.. پاشو لعنتیییی پاشو وو اتتتتتتتت نهههههههههه
جیمین ات رو سریع بلند کرد و برد بیمارستان
جیمین، کسی اینجا هستتتتت دکتررررررر
دکتر، چی شده جیمین، تیر خورده لطفا کمکش کنین(از اینجا کلا با گریس)
پرش به 2 ساعت بعد
جیمین، الان دو ساعته که ات تو اتاق عمله واییییی چرا نمیان بیرون تو همین فکرا بودم که دکتر اومد
ها، د. د. دددکتر چی شد خوبه دی. گه نهه
دکتر، متاسفم ولی کیم ات مرد
جیمین، چ. چ. چچچه چییییییییی چی داری میگیییی باید نجاتش بدییی لعنتیییی نهههههه اتم نموردهههه نههههه(با داد)
دکتر، آروم باشید اینجا بیمارستانه آقا
جیمین، چیرو آروم باشم هاننننن چیرو وو من اون مرتیکرو میکشمممم
پرش به بعد خاک سپاری ات
جیمین، چان بینننننننننن(اسم پدر ات) میکشمت عوضیییییی و بوممممم ی گوله تو سرش خالی کرد
و بعد اون جیمین اصلح و رو سر خودش گذاشت و خودش رو کشت
آره جیمین بدون ات زنده نبود
پایان
میدونم غمگین بود لطفا فوشم ندین گناههههخ😐😶
سرنوشت تلخ
معرفی کوتا
ات، دختری 24 ساله پدر مافیا دختری شیطون و کیوت و پولدار
جیمین پسری مهربان کیوت 26ساله و فقیر(دور از جون پچم عه به این پولداری،)
جیمین، بلخره امروز به آرزوم میرسم به عشق زندگیم آره همینهههه(با خوش حالی)
ات، امروز خوش حالم به خاطر اینکه میخام با جیمین ازدواج کنم اما ی حس بدی دارم نمیدونم چیه ولش برم آماده شم که شب عروسیمههههه
پدر ات، بلخره امشب کار جیمین رو تموم میکنم آره همینه
پرش به موقیه عروسی تو سالن
آرایشگر، خوب، خانم کارم تموم شد میتونید برید و اینکه چقدر خوشگل شدین
ات، وایی آره ممنون با خوشحالی رفتم پایین سر پله ها جیمین دستم و گرفت و
جیمین، بلخره فرشتم اومد چقدر خوشگله
ات، چرا این پسر آنقدر هات شده خدااا
ات، دست جیمین و گرفتم و رفتیم پایین همه جیغ و دست سوت میزدن رفتیم سر جاهامون نشستیم عاقد اومد و
عاقد، خانم کیم ات آیا شما حاضرید با آقای پارک جیمین ازدواج کنین
ات، بلههههه
عاقد، آیا شما آقای پارک جیمین حاضرین با خانم کیم ات ازدواج کنین
جیمین، بل
که پدر ات با داد اومد
جیمیننننننننننن(عروده)
میکشمتتتتتتت و اسلحرو در آوردو........ ات، نهههههههه، بوممممم صدای شلیک
همه گیج بودن کی تیر خورد اون کسی نبود جز................. ات بله درسته ات پرید جلوی جیمین تا جیمین تیر نخوره و خودش رو قربانی کرد
جیمین، اتت، ات.. اتتتتتتتت.. پاشو لعنتیییی پاشو وو اتتتتتتتت نهههههههههه
جیمین ات رو سریع بلند کرد و برد بیمارستان
جیمین، کسی اینجا هستتتتت دکتررررررر
دکتر، چی شده جیمین، تیر خورده لطفا کمکش کنین(از اینجا کلا با گریس)
پرش به 2 ساعت بعد
جیمین، الان دو ساعته که ات تو اتاق عمله واییییی چرا نمیان بیرون تو همین فکرا بودم که دکتر اومد
ها، د. د. دددکتر چی شد خوبه دی. گه نهه
دکتر، متاسفم ولی کیم ات مرد
جیمین، چ. چ. چچچه چییییییییی چی داری میگیییی باید نجاتش بدییی لعنتیییی نهههههه اتم نموردهههه نههههه(با داد)
دکتر، آروم باشید اینجا بیمارستانه آقا
جیمین، چیرو آروم باشم هاننننن چیرو وو من اون مرتیکرو میکشمممم
پرش به بعد خاک سپاری ات
جیمین، چان بینننننننننن(اسم پدر ات) میکشمت عوضیییییی و بوممممم ی گوله تو سرش خالی کرد
و بعد اون جیمین اصلح و رو سر خودش گذاشت و خودش رو کشت
آره جیمین بدون ات زنده نبود
پایان
میدونم غمگین بود لطفا فوشم ندین گناههههخ😐😶
۹.۸k
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.