یک قطره اشک

یک قطره اشک؛

یخ زده اند انگار روزهای کهنه من

یا که از یاد رفته اند همه آغازهای



تو ای همه تنهایی من

دست کدامین خوب را گرفته ای



ای همدرد باکدامین دردمند همدردی

من اینجا کوهی از دردم



پشت سکوت من فریادها نهفته است

پشت غرور من شکستها خفته است



ای سراسر غم رمان که را میخانی

من اینجا غمگین غمگینم



توای وسعت ماتم گرفته من

زیر کدامین آسمان خفته ای



ای همنام باکدامین آشنا همصدایی

من اینجا غریب غریبم



پشت این فرداها پراز نامردیست

پرازبی مهری ست

پرازسکوت فریادهاست...
دیدگاه ها (۱)

r

مرگ غم انگیز گنجشک ها بر اثر طوفان و رعد و برق دیشب در مازند...

r

r

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط