لینا(عصبانی)
_لینا(عصبانی)
؟ به پتع پته افتاده
؟ مممن فقد داششتـ..
جونگکوک نزاشت حرف لینا تموم سه که زد در گوشش(اخیش دلم خونک شد)
لینا پرتاب شد اون سر دنیا
زد زیر گریه
زانو زد جلوی حونککوک
با گریه
؟ واست توضیح میده ببین ات منو شکنجمـ کرد بعد گفت برو پول اموالشوـ بکش بالا وگرنه می کشتم (چرا زر مف می زنی)
_خفه شو ات اینجوری نیست
؟ تروخداــ
_گمشو کفتم برو دیگه نبینمت
لینا بزور بلا رو پرتش کرد بیرون
جونگکوک خیلی اعصابش بهم ریخته بود
من نباید با ات اینکارو می کردم
اللن نیرم پیش ات
جکسون
#بله ارباب
برو ماشینو حاضر کن
#چشم ارباب
جکسون ماشینو میاره
سوار ماشین میشه
؟ به پتع پته افتاده
؟ مممن فقد داششتـ..
جونگکوک نزاشت حرف لینا تموم سه که زد در گوشش(اخیش دلم خونک شد)
لینا پرتاب شد اون سر دنیا
زد زیر گریه
زانو زد جلوی حونککوک
با گریه
؟ واست توضیح میده ببین ات منو شکنجمـ کرد بعد گفت برو پول اموالشوـ بکش بالا وگرنه می کشتم (چرا زر مف می زنی)
_خفه شو ات اینجوری نیست
؟ تروخداــ
_گمشو کفتم برو دیگه نبینمت
لینا بزور بلا رو پرتش کرد بیرون
جونگکوک خیلی اعصابش بهم ریخته بود
من نباید با ات اینکارو می کردم
اللن نیرم پیش ات
جکسون
#بله ارباب
برو ماشینو حاضر کن
#چشم ارباب
جکسون ماشینو میاره
سوار ماشین میشه
۴.۶k
۲۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.