باید گفت

باید گفت
پشت این اشک‌ها که می‌ریزد
باید گفت...
باید گفت...

خورشیدی سیاه
که میان شاخه‌ها می‌درخشد
نگاه تو را آزرده نمی‌کند.

از شیشه‌ها دانه‌یی نور بچین
به این شاخه‌ها بیاویز.
‏شاید با دیدگانم به موسم نارسیده بگویم
گل یخ پیش از انتظارهاى سپید شکفت.

باید گفت.
بیا
کلید این خزان پیش من است
من برف دارم و مرغابى
من اشک دارم و تو را دارم.

#بیژن_الهی
دیدگاه ها (۰)

گویندزمان مرهم است،اما هرگز چنین نبوده؛دردهای واقعی عمیق‌تر ...

هر كجا درد و غمی هست بمیرد به دوا این چه دردیس...

دلمپرتقال خونی وسط میدان جنگگردوی نارسی که دست را سیاه می‌کن...

‌آه کجایی که تو را سخت گم کرده ام ؟  آیا براستی این تویی ؟ د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط