بدبوی

#بد_بوی
#پارت_۳۶

#الینا
وقتی می‌رسیم میبنیم یه ویلا قرار بود باشه اما قصره قصر اوها چخبره
گریسون این چیزی که قرار بود مثلا ویلا باشه رو اجاره کرده
ولی سنگ تموم گزاشته
۳ روز عشق و حال تو این ویلا کمه
از خونه ما هم شیک تره

لنا
_ابجی بیا دیگه چرا دهنت باز مونده؟

چیشدههههه اوه اوه ابرو شرفم رفت

_اومدم اومدم

وقتی میرم داخل میبینم داخلش از بیرونش هم شیک تره

جیمسون
_بده ساکتو واست بیارم بالا اخه اتاق ها طبقه بالاست

_لازم نکرده خودم میبرم

_سنگینه

یه نگاه بدی بهش میندازم

_خفه شو

_بسه

این رو گریسون گفت

_خودم میبرم واست

تا میخوام دهن باز کنم اعتراض کنم ساک رو از دستم میگیره و میره طبقه بالا

#لنا
کریس ساکمو میبره طبقه بالا و منم میرم یه دستی به سر و روم بکشم چون تو راه خیلی خسته شدم واقعا مسیر طولانی بود مگه میگذشت؟ ۵ ساعت تو راه بودیم

کریس
_لنا

_بله

_میخوای برو یه دوش بگیر

_اره میرم

_بزار بهت بگم کجاست

_خودم میدونم برو بیرون

_خوبی؟

_اره فقط خستم

_باش

_راستی ممنون واقعا امیدوارم روحیم خوب بشه

_من خوبش میکنم نگران نباش

_اوم

پارت بعدی هم الان میزارم
دیدگاه ها (۰)

#بد_بوی #پارت_۳۷#کریستین وقتی لنا میره حموم منم میرم یکم است...

#بد_بوی#پارت_۳۸#جیمسون_شما دارید چه زری میزنید؟؟؟_جیمسون موا...

دوستان پیج کتابیم فالوشه اصلا پشیمون نمیشید👇@lalisamanoban19...

دوستان حالم اصلا خوب نیست فردا دوتا پارت واستون میزارم ببخشی...

#بد_بوی#پارت_۳۲#لنا _اره با کریستین میرم _چی تو دیوونه شدی _...

#بد_بوی#پارت_۴۸_خوب جیمسون برادرت نه حرف میزنه نه حرکتی میکن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط