تازه اومدمخالم تازه ازدواج کردهامشب منومجبورکردن که باه
تازه اومدم.خالم تازه ازدواج کرده.امشب منومجبورکردن که باهم بریم بیرون بگردیم.منم رفتم.بنده خداهاخیلی سعی کردن بخندوننم.ولی تاساکت میشدم افکارلعنتیم دیوونم میکرد...زندگی من دیگه شیرین نمیشه...
- ۶۰۹
- ۰۳ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط