پارت 1
همه چی از دانشگاه شروع شد..
ان جونگ ها رشته تجربی خونده بود (علاقه به پرستار شدن داشت) که توی دانشگاه رشته پرستاری قول شد جونگ ها بچه خیلی ارومی بود و فقط به درسش اهمیت میداد تا به آرزوش برسه یعنی یه پرستار خوب و حرفه ای بودن (جونگ ها اهل کرست)
کیم سونو یه بچه پوادار و شَر ولی جذاب در حدی که کل پسرای دانشگاه بهش حسودی میکردن چون تمام دخترای دانشگاه روش کراش بودن (بجوز جونگ ها) ، کیم انقد شَر بود که همیشه با یکی دعوا داشت (عاشق دعواست)(و کیم اهل کرست)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوران دانشگاه بود ، دانشگاه داخل سئول، اولین باری که جونگ ها و کیم هم رو دیدن
کیم با یک پسر داخل دانشگاه دعواش شده بود مثل همیشه، با کسی که دعوا میکرد بغل دستی جونگ ها بود پارک دوها
جونگ ها هم مثل همیشه داخل کلاس داشت درس میخوند که کیم و پارک انقدر دعواشون شدید و پر سر و صدا بود که نزاشت جونگ ها درسش و بخونه پس رفت تا ببینه ماجرا چیه
کیم ، پارک و در حدی زده بود که دماغ و دستش شکسته بود کسی هم جرات شکایت از کیم رو نداشت چون خوانوادیه پول داری بودن
وقتی کیم و پارک رو از هم جدا کردن کیم و جونگ ها یه ثانیه چشم تو چشم شدن که با همون نگاه از هم بدشون اومد
اون روز تموم شد و دانشگاه تموم شده بود و کیم میخواست که بخوابه ولی خوابش نمیبرد چون همش فیس جونگ ها تو سرش میومد ، اره کیم از جونگ ها خوشش اومده بود ولی نمیخواست قبول کنه
جونگ ها هم درسش و خوند و خوابید(واقعا از کیم بدش اومده بود چون همش دعوا راه مینداخت)
کل تایم دانشگاه کیم چشماش به جونگ ها بود با این که قبول نمیکرد ازش خوشش اومده
دانشگاه تموم شد و جونگ ها مشغول به کار در شهر بوسان شد
پدر کیم هم که دید کیم بچه شریه فرستادش امریکا ولی کیم بعد یه هفته برگشت
کیم هیچ خبری از جونگ ها نداشت که کجاست و داشت دیونه میشد و بالاخره قبول کرده بود که از جونگ ها خوشش اومده
چند سال گذشت..
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.