پ4کوکمین
پارت4 کوکمین
علامت های حرف زدن
جیمین#
کوکی^^
هه یونگ$
می یونگ+
مایکل-
هَری&
همونطور ک گفته بود ساعت 8 اومد دنبالتون و ب گوشی هه یونگ زنگ زد
+خب بردار اون گوشیو سرمون رفت
$بابا دیوونه مایکله الان ج بدم کوک جدو ابادمو میاره جلو چشم
^^جواب بده عشقم
$کوک
^^نپرص و ج بدع ک صرمون رفت
$اوکی
$الو مایکل سلام
-سلام پس شماها کجایین من پایینم بیاین دیگه
$عه واقعا؟؟چ ان تایمی الان میایم
&می یونگ
+چیه
$پاشو بریم مایکل منتظره
+عه چ ان تایمه این بچ
$اره منم همینو گفتم
#برین دیگه منتظره
+$باشه ما میریم منتظر نمونین
#^^یک درصد فکر کنین نمونیم
+اصن بمونین شوگا رو عشقه خودش حروقت بخواد میخوابه تازه سینگله راحته
#برو دیگه حالا دو ساعتم اینجا حرف میزنه
+باشه بای
$بای
^^بای
#بای
وقتی از در خونه اومدین بیرون با ماشین لامبورگینی مایکل روب رو شدین ک از تعجب دهنتون باز موند چون مایکل از ی خانواده ی سطح پایین بود و این ماشین خیلی گرون بود
+هه یونگ خودتو جم کن عین ندیده ها خوبه خودمون بهترشو داریمااا
$اخه
+مرض میدونم داری ب چی فک میکنی خب لابد پولدار شده دیگه
$عجب بابا عجب
+بیا بریم عین گاو داریم نگا میکنیم بریم سلام کنیم
-سلام دخترا
+سلام
$سلام
&سلام دخترااااااا میدونین چقده ندیدمتون دلم خیلی براتون تنگ شده بود
+عا عا هَری خودتی ؟؟ پصر چقد عوض شدی چخبرا
$الان تو همون هری خل و چله ایی واااااییییی پصر خیلی وقته ندیدمتاااااا تو کجا اینجا کجا
&-ما هم اومدیم اینجا تا تو بیگ هیت کار کنیم
&خب فعلا بیاین بریم تا بعد
(خب مکالمات کوک و جیمین وقتی مایکل و هری رو دیدن)
^^ببینم اونیکی کیه هان؟؟
#منم نمیدونم چ با عشق من صمیمیه اگه دست خودم بود جرش میدادم
^^اره اون مایکل هم خیلی با هه یونگ صمیمیه کم کم دارم احساس خطر میکنم
#من ک اصن حس خوبی ندارم
^^منم همینطور))))))))
+ خب پسرا کدوم کلاب میریم؟؟
&معروف ترین کلاب سئول
+ اوووو وااااو عالیه)))
وقتی رصیدین کلاب دیدین ک ی میز بزرگ براتون فراهم شده .
مایکل و هری از قبل ب یک نفر گفته بودن ک از لحظات احساسی عکس بگیره
برای همین وقتی وارد کلاب شدین وقتی پات پیچ خورد هری زود دستتو گرفت و اون طرف هم از این فرصت استفاده کرد و عکس گرفت.
نشستین سر جاتون و هری جفت تو و مایکل پیش هه یونگ
هری و مایکل بلند شدن و براتون نوشیدنی(دیگه خودتون میدونین چیو میگم نگفتم ک گزارش نشع)ریختن
کلی خوش گذروندین و تو و می یونگ حسابی مست بودین پس تصمیم گرفتین تا برگردین خونه
+میشه مارو برسونین خونه ؟؟؟
$ اااایییییی اره ببرینمون خونه وگرنه میوفتیم رو دستتون
&حالا داشتیم خوش میگذروندیم زود نیست؟؟
-ن چرا زود باشه هری ؟؟لابد اذیت شدن باشه وسایلتونو جع کنین بریم)))))
تو همین فاصله اون مردی ک ازتون عکس گرفته بود عکسا رو برای کوک و جیمین فرستاد.
ادامش تو پارت بعد دسام بی حس شدن این طولانی ترین پارتیه ک گذاشتم
راستی قیافه های مایکل و هری رو میزارم تو پیج
علامت های حرف زدن
جیمین#
کوکی^^
هه یونگ$
می یونگ+
مایکل-
هَری&
همونطور ک گفته بود ساعت 8 اومد دنبالتون و ب گوشی هه یونگ زنگ زد
+خب بردار اون گوشیو سرمون رفت
$بابا دیوونه مایکله الان ج بدم کوک جدو ابادمو میاره جلو چشم
^^جواب بده عشقم
$کوک
^^نپرص و ج بدع ک صرمون رفت
$اوکی
$الو مایکل سلام
-سلام پس شماها کجایین من پایینم بیاین دیگه
$عه واقعا؟؟چ ان تایمی الان میایم
&می یونگ
+چیه
$پاشو بریم مایکل منتظره
+عه چ ان تایمه این بچ
$اره منم همینو گفتم
#برین دیگه منتظره
+$باشه ما میریم منتظر نمونین
#^^یک درصد فکر کنین نمونیم
+اصن بمونین شوگا رو عشقه خودش حروقت بخواد میخوابه تازه سینگله راحته
#برو دیگه حالا دو ساعتم اینجا حرف میزنه
+باشه بای
$بای
^^بای
#بای
وقتی از در خونه اومدین بیرون با ماشین لامبورگینی مایکل روب رو شدین ک از تعجب دهنتون باز موند چون مایکل از ی خانواده ی سطح پایین بود و این ماشین خیلی گرون بود
+هه یونگ خودتو جم کن عین ندیده ها خوبه خودمون بهترشو داریمااا
$اخه
+مرض میدونم داری ب چی فک میکنی خب لابد پولدار شده دیگه
$عجب بابا عجب
+بیا بریم عین گاو داریم نگا میکنیم بریم سلام کنیم
-سلام دخترا
+سلام
$سلام
&سلام دخترااااااا میدونین چقده ندیدمتون دلم خیلی براتون تنگ شده بود
+عا عا هَری خودتی ؟؟ پصر چقد عوض شدی چخبرا
$الان تو همون هری خل و چله ایی واااااییییی پصر خیلی وقته ندیدمتاااااا تو کجا اینجا کجا
&-ما هم اومدیم اینجا تا تو بیگ هیت کار کنیم
&خب فعلا بیاین بریم تا بعد
(خب مکالمات کوک و جیمین وقتی مایکل و هری رو دیدن)
^^ببینم اونیکی کیه هان؟؟
#منم نمیدونم چ با عشق من صمیمیه اگه دست خودم بود جرش میدادم
^^اره اون مایکل هم خیلی با هه یونگ صمیمیه کم کم دارم احساس خطر میکنم
#من ک اصن حس خوبی ندارم
^^منم همینطور))))))))
+ خب پسرا کدوم کلاب میریم؟؟
&معروف ترین کلاب سئول
+ اوووو وااااو عالیه)))
وقتی رصیدین کلاب دیدین ک ی میز بزرگ براتون فراهم شده .
مایکل و هری از قبل ب یک نفر گفته بودن ک از لحظات احساسی عکس بگیره
برای همین وقتی وارد کلاب شدین وقتی پات پیچ خورد هری زود دستتو گرفت و اون طرف هم از این فرصت استفاده کرد و عکس گرفت.
نشستین سر جاتون و هری جفت تو و مایکل پیش هه یونگ
هری و مایکل بلند شدن و براتون نوشیدنی(دیگه خودتون میدونین چیو میگم نگفتم ک گزارش نشع)ریختن
کلی خوش گذروندین و تو و می یونگ حسابی مست بودین پس تصمیم گرفتین تا برگردین خونه
+میشه مارو برسونین خونه ؟؟؟
$ اااایییییی اره ببرینمون خونه وگرنه میوفتیم رو دستتون
&حالا داشتیم خوش میگذروندیم زود نیست؟؟
-ن چرا زود باشه هری ؟؟لابد اذیت شدن باشه وسایلتونو جع کنین بریم)))))
تو همین فاصله اون مردی ک ازتون عکس گرفته بود عکسا رو برای کوک و جیمین فرستاد.
ادامش تو پارت بعد دسام بی حس شدن این طولانی ترین پارتیه ک گذاشتم
راستی قیافه های مایکل و هری رو میزارم تو پیج
۱۸.۹k
۰۲ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.