عشق
عشـق
قصــهای بـود که مادربــزرگ شـبهـای زمستـــان برایـــم میبافــت
یکـی از رو، دو تا از زیر
بالاپوشـی که هیـچگاه گرمــم نکـــرد !
.
قصــهای بـود که مادربــزرگ شـبهـای زمستـــان برایـــم میبافــت
یکـی از رو، دو تا از زیر
بالاپوشـی که هیـچگاه گرمــم نکـــرد !
.
- ۱.۱k
- ۰۷ آذر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط