یک شبانه روز با کولبران ۱
یک شبانهروز با کولبران_۱
از دانشجویی لیسانس تا شاعری که تن به کولبری داده است. جدال نان و جان است. غم نان پیر و جوان و کوچک و بزرگ نمیشناسد. همچنان که ما از راه مالرو و پیچدرپیچ کوهستانی بالا میرویم، موازی با ما نگهبانی از خود ما در مسیر جاده حرکت میکند تا ما را از وجود ماشینِ یگانهای هنگ مرزی که سرِ گردنهها برای کولبران کمین میکنند، مطلع کند. نگهبان باید امنیت راه را تأمین و تأیید کند. با لیدری که در کاروان کولبران با نگهبان در ارتباط است، صحبت میکنم.
#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
از دانشجویی لیسانس تا شاعری که تن به کولبری داده است. جدال نان و جان است. غم نان پیر و جوان و کوچک و بزرگ نمیشناسد. همچنان که ما از راه مالرو و پیچدرپیچ کوهستانی بالا میرویم، موازی با ما نگهبانی از خود ما در مسیر جاده حرکت میکند تا ما را از وجود ماشینِ یگانهای هنگ مرزی که سرِ گردنهها برای کولبران کمین میکنند، مطلع کند. نگهبان باید امنیت راه را تأمین و تأیید کند. با لیدری که در کاروان کولبران با نگهبان در ارتباط است، صحبت میکنم.
#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
۲۰۴
۲۶ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.