قل اعوذ برب عاشقها ملک الناس اله عاشقها

قل اعوذ برب عاشق‌ها ، مَلِک الناس ، الهِ عاشق‌ها

قل اعوذُ ، از اینکه دنیا را بزند آتش آهِ عاشق‌ها

اشکشان دانه‌ های انگور است ، گریه نه ، پرده‌هایی از شور است

حلقه‌ ی کهکشانی از نور است ، گوشه‌ ی خانقاه عاشق‌ها

«ماه من» در خسوف خود پیچید از میان دریچه وقتی دید

آسمان آسمان ، تفاوت داشت «ماه گردون» و ماه عاشق‌ها

«عین، شین، قاف » واژه‌هاشان را این حروف سفید میسازد

حرف‌های سیاه پیدا نیست روی تخته سیاه عاشق‌ها

لبِ ذهن مرا قلم می دوخت ، واژه‌ بر روی کاغذم میسوخت

آخر اسم مقاله‌ام این بود : «عاشقی از نگاه عاشق‌ها»

دل من باز هم صبوری کن ، باز از چشم‌هاش دوری کن

تو به من قول داده بودی که نکنی اشتباه عاشق‌ها
دیدگاه ها (۱)

بعضیا رونباید تحویل میگرفتیم.. ولی گرفتیم.. به بعضیا نباید ر...

گاهی خودت رامثل یک کتاب ورق بزن،انتهای بعضی فکرهایت " نقطه" ...

بعد ازمرگم بر روی سنگ قبرم......،نه نام بنویسید،نه نشانی.......

خــــــــدا چقـــــــدر ڪم طاقت شده ایم...چ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط