از زندگی آموختم از آدم ها بت نسازم
از زندگی آموختم از آدم ها بت نسازم
آموختم تلافی کردن از انرژی خودم می کاهد
آموختم اگر به من حسادت می کنند، حتماً از آنها برترم
آموختم تا با کفش کسی راه نرفتم راه رفتنش را قضاوت نکنم؛
آموختم کم آوردن قسمتی از زندگی است
آموختم گاهی وقتها هیچ واژه ای آرامت نمی کند
آموختم به بودن ها دیر عادت کنم و به نبودن ها زود؛
آدم ها نبودن را بهتر بلدند
آموختم گاهی از زیاد نزدیک شدن
فراموش می شوی
آموختم گاهی برای بودن باید محو شد .
آموختم تلافی کردن از انرژی خودم می کاهد
آموختم اگر به من حسادت می کنند، حتماً از آنها برترم
آموختم تا با کفش کسی راه نرفتم راه رفتنش را قضاوت نکنم؛
آموختم کم آوردن قسمتی از زندگی است
آموختم گاهی وقتها هیچ واژه ای آرامت نمی کند
آموختم به بودن ها دیر عادت کنم و به نبودن ها زود؛
آدم ها نبودن را بهتر بلدند
آموختم گاهی از زیاد نزدیک شدن
فراموش می شوی
آموختم گاهی برای بودن باید محو شد .
۲.۰k
۳۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.