با شهدا گم نمی شویم @Sedaye Enghelab
🌹 از کودکی به ورزش علاقه داشت. همیشه با یک توپ پلاستیکی مشغول بازی بود.
🌹دائم دعوایش می کردم که این قدر بازی گوش نباش و کمی هم به درسهایت برس. اما به خرجش نمیرفت. بزرگتر که شد، وقتی از مدرسه برمی گشت، به استادیوم می رفت و تا دیروقت تمرین پرش و دو میدانی می کرد.
🌹بالاخره تلاشش به نتیجه رسید و قهرمان پرش ارتفاع گردید و به مدال های طلا و نقره دست یافت.
🌹بعد از شروع جنگ، به جبهه رفت. آنجا یک تیم ورزشی آماده کرد که در اوقات فراغت به ورزش مشغول می شدند.
🌹خبر شهادتش ورزشکاران شهر را غمگین کرد. روز تشییع، غرق در ماتم و اندوه، در آمبولانس، کنار پیکر جوان رشیدم نشسته بودم که ناگهان متوجه شدم گروهی از ورزشکاران، کاروان تشییع کنندگان را در حالت دو همراهی می کنند. آنها گرداگرد آمبولانس حلقه زدند و تا گلزار شهدا با او دویدند و بدین گونه یاد دوست ورزشکار خود را گرامی داشتند.
"شهید حمیدرضا درجزی"
✍ راوی: پدر شهید
🌹دائم دعوایش می کردم که این قدر بازی گوش نباش و کمی هم به درسهایت برس. اما به خرجش نمیرفت. بزرگتر که شد، وقتی از مدرسه برمی گشت، به استادیوم می رفت و تا دیروقت تمرین پرش و دو میدانی می کرد.
🌹بالاخره تلاشش به نتیجه رسید و قهرمان پرش ارتفاع گردید و به مدال های طلا و نقره دست یافت.
🌹بعد از شروع جنگ، به جبهه رفت. آنجا یک تیم ورزشی آماده کرد که در اوقات فراغت به ورزش مشغول می شدند.
🌹خبر شهادتش ورزشکاران شهر را غمگین کرد. روز تشییع، غرق در ماتم و اندوه، در آمبولانس، کنار پیکر جوان رشیدم نشسته بودم که ناگهان متوجه شدم گروهی از ورزشکاران، کاروان تشییع کنندگان را در حالت دو همراهی می کنند. آنها گرداگرد آمبولانس حلقه زدند و تا گلزار شهدا با او دویدند و بدین گونه یاد دوست ورزشکار خود را گرامی داشتند.
"شهید حمیدرضا درجزی"
✍ راوی: پدر شهید
۳.۵k
۱۳ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.