باز باران بی ترانه بی هوای عاشقانه بی نوای عارفانه در

باز باران، بی ترانه، بی هوای عاشقانه، بی نوای عارفانه، در سکوتی ظالمانه، خسته از مکر زمانه، غافل از حتی رفاقت، حاله ای از عشق و نفرت، اشکهایی طبق عادت، قطره های بی طراوت، دیدن مرگ صداقت، روی دوش آدمیت… میخورد بر بام خانه…
.

دیدگاه ها (۴)

#خـــدایــــــــــا...مـــــــے دانــــــم ایـــــن روزهــــ...

ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻫﺴﺖ ﺧﺪﺍ ؟ ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺻﺪﺍﯼ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﺷﻨﯿﺪﻡ ...

زیباست انتظار.استرس دارد و وحشت اما زیباست.انتظار کسی را که ...

تنهایی و لحظه های پر آشوبمهی مشت بر این دقیقه ها می کوبمانگا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط