.
.
تصور اینکه امشب چه شبی است هم، برایم دشوار و فراتر از خیال است. فقط بهت و حیرانی ممزوج شده با حالم و یک دلتنگی عمیق. مثلا امشب کنارش میبودم و چنانش در أغوش می کشیدم که آه از نهاد هر چه "بغل" برآید.
تلویزیون داشت دوختن و پوشاندن لباس جدیدش را نشان می داد، چنان دلم قنج رفت که چاره ای جز اشک نماند. و حالا هم اوضاع همین است، بماند.
یک داد و "هورا"ی عمیقِ از سر سرور در دلم هست، تبدیل شده به بغض! نمی دانم چکارش کنم!
عیدتان مبارک. مردم دنیا، از ازل تا ابد، عیدتان مبارک.
تصور اینکه امشب چه شبی است هم، برایم دشوار و فراتر از خیال است. فقط بهت و حیرانی ممزوج شده با حالم و یک دلتنگی عمیق. مثلا امشب کنارش میبودم و چنانش در أغوش می کشیدم که آه از نهاد هر چه "بغل" برآید.
تلویزیون داشت دوختن و پوشاندن لباس جدیدش را نشان می داد، چنان دلم قنج رفت که چاره ای جز اشک نماند. و حالا هم اوضاع همین است، بماند.
یک داد و "هورا"ی عمیقِ از سر سرور در دلم هست، تبدیل شده به بغض! نمی دانم چکارش کنم!
عیدتان مبارک. مردم دنیا، از ازل تا ابد، عیدتان مبارک.
۹۰۱
۰۱ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.