کیوت ولی خشن پارت
کیوت ولی خشن پارت ۱
حدود دوماه بود که رفتارای کوک (دوست پسرت) عوض شده بود
مثلا صبحا میرفت سر کار و آخر شب برمیگشت و باهات سرد برخورد میکرد و فقط به فکر کارش بود
یه روز تصمیم گرفتی ماشینشو تعقیب کنی و ببینی دقیقا داستان از چه قراره
به مقصد که رسیدی داشتی مخفیانه از پشت پنجره به داخل نگاه میکردی
کوک رو دیدی که یه اسلحه داخل دستشه و روبه یه بیگناه نشونه گرفته
کوک : میدونی من مثل بقیه نیستم که بهت اجازه گریه کردن بدم پس....بای بای
و به طرف شلیک کرد
ا.ت : پس تو یه مافیا بودی کوک !
بعد برگشتی خونه ، وسایلاتو جمع کردی که از دست کوک فرار کنی بعدش کلا از توی گوشی بلاکش کردی
خب امیدوارم تا الان دوست داشته باشید بار اولمه اگه جمله بندیاش خوب نبود ببخشید ♡
حدود دوماه بود که رفتارای کوک (دوست پسرت) عوض شده بود
مثلا صبحا میرفت سر کار و آخر شب برمیگشت و باهات سرد برخورد میکرد و فقط به فکر کارش بود
یه روز تصمیم گرفتی ماشینشو تعقیب کنی و ببینی دقیقا داستان از چه قراره
به مقصد که رسیدی داشتی مخفیانه از پشت پنجره به داخل نگاه میکردی
کوک رو دیدی که یه اسلحه داخل دستشه و روبه یه بیگناه نشونه گرفته
کوک : میدونی من مثل بقیه نیستم که بهت اجازه گریه کردن بدم پس....بای بای
و به طرف شلیک کرد
ا.ت : پس تو یه مافیا بودی کوک !
بعد برگشتی خونه ، وسایلاتو جمع کردی که از دست کوک فرار کنی بعدش کلا از توی گوشی بلاکش کردی
خب امیدوارم تا الان دوست داشته باشید بار اولمه اگه جمله بندیاش خوب نبود ببخشید ♡
- ۵.۰k
- ۱۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط