گاهی باید فقط بنشینی

گاهی باید فقط بنشینی
دستانش را درستانت بفشاری
درچشمانش نگاه کنی
اوبرایت ازدردهایش بگوید
قلبت ازفشار درد به انفجاربرسد
باتمام توانت به اشکهایت اجازه حرکت ندهی
فقط به صورت مهربانش لبخند بزنی
ووقتی تمام دردهایش را برات گفت
نوازشش کنی آغوشت رابرایش بازکنی
باتمام وجودت به قلبت بفشاری صورت زیبایش را
برایش ازعشق بگویی وازاینکه همیشه کنارش میمانی
تاهردو به آرامش برسید!!!
دیدگاه ها (۱۳)

در قهوه خانه ساده بالای کوه ؛ سفارش املت دادیم ...کنار دست ق...

حّاّضّرّ غّاّیّبّ مّیّکّنّمّ!ّّ●ّ دّلّتّنّگّیّ؟ّ●ّ حّاّضّرّ√...

زمستان خدا را میتوان تحمل کرد!اما سرمای انسانها ،مرا از پا م...

من از خانه فرار می کنم!در یک روز پرتلاش و شلوغ، در حالی که ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط