من میتونم
#من_میتونم
کوک...من الان نزدیک ۲۰ نفر و کشتم؟
_آره تو الان یه خونآشام واقعی هستی.
ولی من نمیت.....
_چرا تو میتونی. تو همین الانم تونستی.
من میتونم؟
_آره معلومه که میتونی.
تهیونگ:وایسا الان چی شد؟
نامجون:ات الان انسانه یا خونآشام؟
جیمین:جونگکوک ات رو به خونآشام تبدیل کرد و ات الان چون دید معشوقش ممکنه بمیره کنترل خودشو از دست داد و خرخره تمام اون افراد اون تو رو جویید.
نامجون:جونگکوک؟ات خودش خواست یا تو اونو تبدیل به خونآشام کردی؟
خودم خواستم.
_خودش خواست.
شوگا:بهتره دیگه بریم خونه هامون من خوابم میاد.
همه:باشه.
.
.
.
دو روز بعد.
.
.
ویو کوک
.
امروز دوتا خدمتکار جدید میان تا استخدام بشن!
جونگکوک منم باید بیام؟
_اگه دوست داری بیا.
حوصلشون و ندارم.
_باشه هرجور راحتی چاگی.
جونگکوکا امشب بریم موتور سواری؟
_بلدی مگه؟
آره من یکبار کورس شرکت کردم(بچه ها نمیدونم به مسابقه موتور سواری هم میگن کورس یا فقط به ماشین سواری میگن کورس ولی منظورم همون موتور سواریه)
_واقعا؟چندم شدی؟
اول شدم.
_پس امشب میریم.
ساعت؟
_عاااام.....
میشه زود بریم؟
_خاب الان ساعت۲...۴ دیگه خیلی زوده..۵ که دیگه شب میشه میریم.
خیلی خوب.
_تو گاراج کلی موتور هست.
ولی یکی هست که صورتی اونو تو بردار......شنیدم رنگ مورد علاقته!
آره از نظرم خیلی خوشگله.
_ا........
_______________\حمایت/_______________
کوک...من الان نزدیک ۲۰ نفر و کشتم؟
_آره تو الان یه خونآشام واقعی هستی.
ولی من نمیت.....
_چرا تو میتونی. تو همین الانم تونستی.
من میتونم؟
_آره معلومه که میتونی.
تهیونگ:وایسا الان چی شد؟
نامجون:ات الان انسانه یا خونآشام؟
جیمین:جونگکوک ات رو به خونآشام تبدیل کرد و ات الان چون دید معشوقش ممکنه بمیره کنترل خودشو از دست داد و خرخره تمام اون افراد اون تو رو جویید.
نامجون:جونگکوک؟ات خودش خواست یا تو اونو تبدیل به خونآشام کردی؟
خودم خواستم.
_خودش خواست.
شوگا:بهتره دیگه بریم خونه هامون من خوابم میاد.
همه:باشه.
.
.
.
دو روز بعد.
.
.
ویو کوک
.
امروز دوتا خدمتکار جدید میان تا استخدام بشن!
جونگکوک منم باید بیام؟
_اگه دوست داری بیا.
حوصلشون و ندارم.
_باشه هرجور راحتی چاگی.
جونگکوکا امشب بریم موتور سواری؟
_بلدی مگه؟
آره من یکبار کورس شرکت کردم(بچه ها نمیدونم به مسابقه موتور سواری هم میگن کورس یا فقط به ماشین سواری میگن کورس ولی منظورم همون موتور سواریه)
_واقعا؟چندم شدی؟
اول شدم.
_پس امشب میریم.
ساعت؟
_عاااام.....
میشه زود بریم؟
_خاب الان ساعت۲...۴ دیگه خیلی زوده..۵ که دیگه شب میشه میریم.
خیلی خوب.
_تو گاراج کلی موتور هست.
ولی یکی هست که صورتی اونو تو بردار......شنیدم رنگ مورد علاقته!
آره از نظرم خیلی خوشگله.
_ا........
_______________\حمایت/_______________
۳.۵k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.