سناریو
# سناریو
وقتی ازشون میپرسی اون چیه که اول میره لای سینه و بعد روی رون قفل میشه ؟؟
تهیونگ : از کی تا حالا انقد شما منحرف شدییی هااا ، بروو نمازتوو بخوون 😂
جونگکوک : توجهی نمیکنه و فقط شیرموزش رو میخوره ، اصلا توی فاز دیگست
نامجون : به نام خدا سک .... س
جیمین : نامجوننن نگوو از تو بعید بود ، عزیز دلم انقد به این چیزا فک نکن ، *لبخند فیک*
جیهوپ : از اون نگاه های چپ چپ ها ( خودتون میشناسید )😂
جین : بعد از ۱۰دقیقه میگه آهااا فهمیدم میشههه شرت پلاستیکی 😂😂
یونگی : اصلا چرا باید بگم آخه بجاش میرم بخوابم 😊😂
وقتی ازشون میپرسی اون چیه که اول میره لای سینه و بعد روی رون قفل میشه ؟؟
تهیونگ : از کی تا حالا انقد شما منحرف شدییی هااا ، بروو نمازتوو بخوون 😂
جونگکوک : توجهی نمیکنه و فقط شیرموزش رو میخوره ، اصلا توی فاز دیگست
نامجون : به نام خدا سک .... س
جیمین : نامجوننن نگوو از تو بعید بود ، عزیز دلم انقد به این چیزا فک نکن ، *لبخند فیک*
جیهوپ : از اون نگاه های چپ چپ ها ( خودتون میشناسید )😂
جین : بعد از ۱۰دقیقه میگه آهااا فهمیدم میشههه شرت پلاستیکی 😂😂
یونگی : اصلا چرا باید بگم آخه بجاش میرم بخوابم 😊😂
۴.۰k
۰۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.