نمی دانم

نمی دانم
بعد از مرگم چه خواهد شد
یا چه بر سر اندام یا روحم یا رویاهایم می اید
حتی فکرش هم مرا میترساند
اما مطمئنم با خود هر چه را بردم
حس دوست داشتن را جا می گذارم
جا می گذارم تا بادی شود
بوزد به صورت تمام کودکانی که بعد از من بدنیا می ایند
تا اولین حسی باشد که می فهمند
بوزد به اولین رویش برگ "گل
سر بزند به کوه و کویر
به صورت دلفینی که از دریا جسته و در هوا به پرواز در می اید
به گندمزار
شالیزار
یا که به خرمن پیرمرد کشاورز
هر جا بادبانی باشد بر ان بوزد
اری
حس دوست داشتنت را در این دنیا جا می گذارم
تا نسیمی شود
بوزد و زندگی ببخشد
همانگونه
که به من بخشید
#امیرعلی_قربانی
دیدگاه ها (۱۵)

شب مهتاب تورا دربغلم حبس کنمنکند ماه بفهمد که تو معشوق منیخن...

دل ها بی هوادارناز هم بی خریدارخوشا روزیکه بهر فروش یوسف دا...

دوستت دارممثل نور فانوسی که به طوفان میزندو کشتی کهبه سلامت ...

سالهاست رفته ای از این خانهیادت اماصاحبخانه شده اینجااجاره م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط