آسمان این روزها سردرگُمِ چشمانِ توست
آسمان این روزها سردرگُمِ چشمانِ توست
تابِ دلتنـگی ندارد آسمـان حیرانِ توست
مثلِ ماه از حلقهٔ چشمانِ شب بیرون بزن
ماه هم این روزها سردرگم ِچشمانِ توست
زندگی با خنـده ی ماهِ تـو معنـا می شود
زنـدگی هم بر مدارِ عشقِ سرگردانِ توست
سایه ی مهرِ تـو بر جان می کشاند آفتـاب
طعمِ خوشبختۍفقط درسایهٔ مژگانِ توست
بـاغِ دل وا می شـود از گلـشنِ گیسوی تـو
هر گلابی رنگ و بویش از گُلِ گلدانِ توست
تا زمین گِرد است شعرِمن به دستت میرسد
این غـزل هم با ردیفِ تـو بـلاگردانِ توست
💞💞💞💞
M🥀
تابِ دلتنـگی ندارد آسمـان حیرانِ توست
مثلِ ماه از حلقهٔ چشمانِ شب بیرون بزن
ماه هم این روزها سردرگم ِچشمانِ توست
زندگی با خنـده ی ماهِ تـو معنـا می شود
زنـدگی هم بر مدارِ عشقِ سرگردانِ توست
سایه ی مهرِ تـو بر جان می کشاند آفتـاب
طعمِ خوشبختۍفقط درسایهٔ مژگانِ توست
بـاغِ دل وا می شـود از گلـشنِ گیسوی تـو
هر گلابی رنگ و بویش از گُلِ گلدانِ توست
تا زمین گِرد است شعرِمن به دستت میرسد
این غـزل هم با ردیفِ تـو بـلاگردانِ توست
💞💞💞💞
M🥀
۵۳۸
۱۹ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.