از این چراغ مردگی

-از این چراغ مُردگی
از این بر آب سوختن
از این پرنده کشتن وُ
از این قفس فروختن

چگونه گریه سر کنم
که یار غمگسار نیست
مرا به خانه‌ام ببر
که شهر، شهرِ یار نیست…
#ایرج_جنتی_عطائی
دیدگاه ها (۳)

داغ تو را از همه داراترم درد تـو را از همه درویــشتر.....

غمگینت خواهند کردبسیار هم غمگینآن‌وقت حتما مرا به خاطر خواهی...

قفس ای مونس تنهایی من بامن باش خسته از این همه تشویش سوالی ا...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط