روحم به تو صد نامه نوشت و نفرستاد

روحم به تو صد نامه نوشت و نفرستاد

ترسید که دیوانه کنی نامه رسان را...!
دیدگاه ها (۱۰)

‍ما زهر صاحب دلییک رشته فن آموختیم....عشق از لیلی و صبر از ک...

‍پرواز هم دیگر رویای آن پرنده نبوددانه دانه پرهایش را چیدتا ...

با چشم و ابرو های خود چندین نفر را کشته ایدر نزد ابروهای تو ...

از جهان ترد شدم!ڪنج قفس سرد شدم!دخترے گوشھ ے زندان دلم میرقص...

*آن‌کس که ترا شناخت جان را چه کند*فرزند و عیال و خانمان را چ...

دلنوشته های من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط