(چند روز بعد)
(چند روز بعد)
بلخره رقص رو کامل یاد گرفتم و کوک هم چندتا حرکت مشت زنی بهم که از خودم محافظت کنم البته جیمین نمیدونه ولی این چند روز یه حس های به کوک پیدا کردم البته باید بیخیال این حس بشم من در حق کوک خیلی بدی کردم و وقتی باهام با مهربونی رفتار میکنه خیلی عذاب وجدان میگرم ........اووووف ولش باید برم آماده شم
امشب قراره برم یکم استراس دارم رفتم پیش جیمین تو اتاقش بود
ا.ت:خوب من قراره چی بپوشم
جیمین پامیشه میره از کمد یه لباس خیلی کوتاه داد و مشکی بهم داد (عکس ش رو میزارم)
جیمین:اینو بپوش
ا.ت:این ولی خیلی کوتاه
جیمین:خوب اون یارو از اینجور لباسا تن دخترا خوشش میاد(بچه ها نمی خوام نامجون رو بد بگم ولی فقط یه فیک جدی نگیرین)
ا.ت:اووف ... اصن از این یارو خوشم نمیاد
جیمین:ا.ت میدونم از اینجور کارا خوشت نمیاد ولی تو باید بهش خودتو پچسپنی تحریکش کنی تا از تو خوشش بیاد گرفتی
ا.ت:باشه
جیمین یه فلش از جیبش درمیاره
جیمین:فقط نباید جلو توجه کنی باید این فلش رو بگیری و بری اتاقش از توی کامپیوترش اطلاعات رو جمع کنی و برای من بیاری .... نترس اتفاق بدی واسه ا.ت نمیوفته
الان بلدی چجوری از خودت محافظت کنی میدونم کوک بهت یاد
ا.ت:ببخشی...
جیمین:عیب نداره .... بیا بغلم
جیمین ا.ت رو بغل میکنه
جیمین:تو از بسش بر میای اصن نترس باش
ا.ت:اولین بار که میبنم مهربون شدی
جیمین خندش میگیره
کوک یهو میاد تو
کوک:دارین..چیکار میکنین
ا.ت یهو از بغل جیمین میاد بیرون
ا.ت:هیچی ... جیمین داشت منو دلداری میاداد
کوک:چیه نکنه استرس داری
ا.ت:عام.. اره یه ذره
کوک:اصن نترس ماهم اونجا تو بار هستیم مراقبت هستم باشه
ا.ت:باشه ممنون
جیمین :خیلی خوب بسه دیگه...ا.ت برو حاضر شو ماشین میاد دنبالت میری و بعد تو میایم
ا.ت:باشه
(چند مین بعد)
آماده شدم آریشگرم امده بود آراریشم کرد خیلی خوشگل شده بودم ماشین امد و رفتم
روی استیج بودم نزدیک میله وقتی آهنگشروع شده شروع کردم به رقصیدن جیمین و کوک هم بودن کوک خیلی بهم نگاه میکرد و ینفر دیگه که خیلی قد بلند وهیکلی بود جذاب هم بود خیلی بهم هات نگاه میکرد در واقع همه مردا داشتن بهم نگاه میکردن
من دور میله میچرخیدم و خیلی خوب میرقصیدم بلخره رقصم تموم شد رفتم پیش جیمین و کوک و اون مرد هم امد
؟:خیلی خوب میرقصیدین
ا.ت:ممنون
جیمین:ایشون اقای کیم نامجون هستن
ا.ت:خوش بختم منم ا.ت هستم
نامجون: ببخشید جیمین می تونم چند دقیقه باهات حرف بزنم
جیمین:بله البته
نامجون و جیمین رفتن اونور تا باهم حرف بزنن
کوک:خیلی خوب رقصیدی خیلی هم خوشگل شدی
ا.ت:ممنون تو هم خیلی خوشتیپ شدی
نامجون:خوب اختیار ا.ت دسته توعه
جیمین:اره ... چطور
نامجون :امشب می خوامش
جیمین:واقعن ....
نامجون:چقدر پول باید بدم
جیمین:پول نمی خواد به هر حال اینجا بار خودته
نامجون:خوب پس باشه ۱ساعت دیگه بگو بیاد طبقه بالا اتاق ۳۷۰
جیمین:باشه
رفتم پیش ا.ت و نامجون هم رفت بالا چقدر عجله داشت
جیمین:ا.ت ۱ ساعت دیگه میری طبقه بالا پش نامجون نقشه رو میدونی که ؟
ا.ت:اره میدونم بهش شراب پیشنهاد میکنم و تو شراب پودر بیهش کننده میریزم
جیمین:نمی خواد تو بریزی من دوتا شراب آماده کردم یکی ش مودر بهش کننده دار یکی ش نداره اونی پودر بیهش کننده داره سرش قرمزه اونی که نداره سرش کرمی برای خودت از اون کرمی میریزی فهمیدی
ا.ت:باشه.....
(خمارییییییییی)
شرط
لایک ۱۵
کامنت ۵۰
یکی بهم گفت سه پارت بزار ولی شرمنده نتم به چخ رفته الانم وای فا گرفتم تونستم میزارم
بلخره رقص رو کامل یاد گرفتم و کوک هم چندتا حرکت مشت زنی بهم که از خودم محافظت کنم البته جیمین نمیدونه ولی این چند روز یه حس های به کوک پیدا کردم البته باید بیخیال این حس بشم من در حق کوک خیلی بدی کردم و وقتی باهام با مهربونی رفتار میکنه خیلی عذاب وجدان میگرم ........اووووف ولش باید برم آماده شم
امشب قراره برم یکم استراس دارم رفتم پیش جیمین تو اتاقش بود
ا.ت:خوب من قراره چی بپوشم
جیمین پامیشه میره از کمد یه لباس خیلی کوتاه داد و مشکی بهم داد (عکس ش رو میزارم)
جیمین:اینو بپوش
ا.ت:این ولی خیلی کوتاه
جیمین:خوب اون یارو از اینجور لباسا تن دخترا خوشش میاد(بچه ها نمی خوام نامجون رو بد بگم ولی فقط یه فیک جدی نگیرین)
ا.ت:اووف ... اصن از این یارو خوشم نمیاد
جیمین:ا.ت میدونم از اینجور کارا خوشت نمیاد ولی تو باید بهش خودتو پچسپنی تحریکش کنی تا از تو خوشش بیاد گرفتی
ا.ت:باشه
جیمین یه فلش از جیبش درمیاره
جیمین:فقط نباید جلو توجه کنی باید این فلش رو بگیری و بری اتاقش از توی کامپیوترش اطلاعات رو جمع کنی و برای من بیاری .... نترس اتفاق بدی واسه ا.ت نمیوفته
الان بلدی چجوری از خودت محافظت کنی میدونم کوک بهت یاد
ا.ت:ببخشی...
جیمین:عیب نداره .... بیا بغلم
جیمین ا.ت رو بغل میکنه
جیمین:تو از بسش بر میای اصن نترس باش
ا.ت:اولین بار که میبنم مهربون شدی
جیمین خندش میگیره
کوک یهو میاد تو
کوک:دارین..چیکار میکنین
ا.ت یهو از بغل جیمین میاد بیرون
ا.ت:هیچی ... جیمین داشت منو دلداری میاداد
کوک:چیه نکنه استرس داری
ا.ت:عام.. اره یه ذره
کوک:اصن نترس ماهم اونجا تو بار هستیم مراقبت هستم باشه
ا.ت:باشه ممنون
جیمین :خیلی خوب بسه دیگه...ا.ت برو حاضر شو ماشین میاد دنبالت میری و بعد تو میایم
ا.ت:باشه
(چند مین بعد)
آماده شدم آریشگرم امده بود آراریشم کرد خیلی خوشگل شده بودم ماشین امد و رفتم
روی استیج بودم نزدیک میله وقتی آهنگشروع شده شروع کردم به رقصیدن جیمین و کوک هم بودن کوک خیلی بهم نگاه میکرد و ینفر دیگه که خیلی قد بلند وهیکلی بود جذاب هم بود خیلی بهم هات نگاه میکرد در واقع همه مردا داشتن بهم نگاه میکردن
من دور میله میچرخیدم و خیلی خوب میرقصیدم بلخره رقصم تموم شد رفتم پیش جیمین و کوک و اون مرد هم امد
؟:خیلی خوب میرقصیدین
ا.ت:ممنون
جیمین:ایشون اقای کیم نامجون هستن
ا.ت:خوش بختم منم ا.ت هستم
نامجون: ببخشید جیمین می تونم چند دقیقه باهات حرف بزنم
جیمین:بله البته
نامجون و جیمین رفتن اونور تا باهم حرف بزنن
کوک:خیلی خوب رقصیدی خیلی هم خوشگل شدی
ا.ت:ممنون تو هم خیلی خوشتیپ شدی
نامجون:خوب اختیار ا.ت دسته توعه
جیمین:اره ... چطور
نامجون :امشب می خوامش
جیمین:واقعن ....
نامجون:چقدر پول باید بدم
جیمین:پول نمی خواد به هر حال اینجا بار خودته
نامجون:خوب پس باشه ۱ساعت دیگه بگو بیاد طبقه بالا اتاق ۳۷۰
جیمین:باشه
رفتم پیش ا.ت و نامجون هم رفت بالا چقدر عجله داشت
جیمین:ا.ت ۱ ساعت دیگه میری طبقه بالا پش نامجون نقشه رو میدونی که ؟
ا.ت:اره میدونم بهش شراب پیشنهاد میکنم و تو شراب پودر بیهش کننده میریزم
جیمین:نمی خواد تو بریزی من دوتا شراب آماده کردم یکی ش مودر بهش کننده دار یکی ش نداره اونی پودر بیهش کننده داره سرش قرمزه اونی که نداره سرش کرمی برای خودت از اون کرمی میریزی فهمیدی
ا.ت:باشه.....
(خمارییییییییی)
شرط
لایک ۱۵
کامنت ۵۰
یکی بهم گفت سه پارت بزار ولی شرمنده نتم به چخ رفته الانم وای فا گرفتم تونستم میزارم
۲۶.۰k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.