گـفت: خجـالٺ نمیکـشی؟!
گـفت: خجـالٺ نمیکـشی؟!
پـرسیدم: چـرا؟
گـفت: چـادر سـرت کـردی!
لبخنـد محـوی زدم: تـو چـی؟!
تـو خجـالت نمیکـشی؟!
اخـم کـرد: مـن چـرا؟!
آروم دم گـوشش گـفتم:
خجـالت نمیکـشی کـہ انـقد
راحـت اشـک امـام زمـانت رو در
مـیاری و چـوب حـراج
بـہ قشنگـیات مـیزنی؟!💔؛)
پـرسیدم: چـرا؟
گـفت: چـادر سـرت کـردی!
لبخنـد محـوی زدم: تـو چـی؟!
تـو خجـالت نمیکـشی؟!
اخـم کـرد: مـن چـرا؟!
آروم دم گـوشش گـفتم:
خجـالت نمیکـشی کـہ انـقد
راحـت اشـک امـام زمـانت رو در
مـیاری و چـوب حـراج
بـہ قشنگـیات مـیزنی؟!💔؛)
۹.۵k
۱۷ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.