میشدنخواست پارت

#میشد_نخواست پارت۲۶
لیا:خیلی خوش گذشت
چاعان:اره خیلی
لیا:کم کم بریم
چاعان:بریم
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
لیا:سلام
یاعیز:خوش اومدی
لیا:تنهایی
یاعیز:اره یکم پیش توانا رفت
لیا:اوکی داداش
یاعیز:من برم بخوابم خیلی خستم.
لیا:برو برو شب بخیر
یاعیز:شب بخیر
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
توانا:داداش تویی
چاعان:اره
توانا:ترسیدم یهو صدای در اومد
چاعان:منم
توانا:قهوه میخوای؟
چاعان:اره
توانا:باشه
°°°°°°°°°°°°°°°°
لیا لباساشو عوض کردو رفت بالکن و یه عکس گرفت و پست کرد اینستا و زیرش نوشت:یه شب عالیه دیگه!🫂🫶
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
توانا:پست جدید لیا رو دیدی
چاعان:نه
توانا:نگا کن
چاعان:عع چه خوشکله حتی تو اون تاریکی🤤
چاعان براش کامنت کرد:عین ماه میدرخشی🩵🫵🏻
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
صبح:
یاعیز:اوفففففف نمیتونم از جام بلند شم
لیا:وای یاعیز مریض شدی
یاعیز:فکر کنم
لیا:اوففف فدات شم داداش
یاعیز:خدا نکنه گلم
°°°°°°°°°°°°°°°°°
توانا:الو یاعیزمم
لیا:منم لیا
توانا:اهان لیا گلم چطوری
لیا:ممنون.من خوبم ولی یاعیز خیلی مریضه
توانا:نگوووو
لیا:اوهوم
توانا:چشه
لیا:انگار سرما خورده
دیدگاه ها (۳)

من که توانا

yaaaaa

یاعتو

یاعتومم

کاش براتون مهم بودم

part6🦋&داداش -جونم&خیلی دوست دارم-منم دوستت دارم حالا چی شده...

کاش براتون مهم بودم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط